دنیای موسیقی درمانی
منو
جستجو
خانه
انجام جستجو
انصراف
دنیای موسیقی درمانی
موسیقی برای زندگی بهتر
صفحه اصلی مطالب و مقالات دنیای موسیقی درمانی

10 رفتار والدینی که باعث ایجاد اضطراب در دوران کودکی می شود

تربیت فرزندان تجربه ای است که شبیه هیچ تجربه دیگری نیست. این مسیر پر از پاداش و چالش است. یک چالش خاص در این تجربه این است که ممکن است والدین به طور ناخواسته باعث ایجاد اضطراب دوران کودکی در فرزند خود شوند. این رویدادی است که بیشتر از آنچه که اکثر والدین تصور می کنند اتفاق می افتد. این تصادفی نیز هست، زیرا والدین نمی دانند فرزندشان چقدر رفتارهای آنها را درک کرده و می پذیرد.

این رفتارهای اضطراب آور معمولاً ممکن است از والدین ناشی شود - آنهایی که بیشترین زمان را با کودک می گذرانند. با این حال، رفتارهای منفی ناخواسته دیگران نیز می تواند در این امر نقش داشته باشد. برخی از این موارد می تواند شامل بزرگسالانی باشد که زمان زیادی را با کودکان می گذرانند. پدربزرگ و مادربزرگ، دوستان یا مربی، پرستار یا معلم از این دست افراد هستند.

فهرست عناوین
10 رفتار والدینی که باعث ایجاد اضطراب در دوران کودکی می شود

هدف ما در این مقاله قضاوت نیست. همچنین قصد سرزنش والدین یا دیگر بزرگسالانی که از کودکان مراقبت می کنند را نداریم. با این حال، درک دامنه اضطراب دوران کودکی برای همه ما مهم است. ما همچنین باید یاد بگیریم که چگونه برخی از رفتارهای والدین می تواند به طور ناخواسته باعث ایجاد اضطراب در کودکان شود.

 

تربیت فرزندان تجربه ای است که شبیه هیچ تجربه دیگری نیست.

 

اضطراب دوران کودکی: آنقدرها هم که فکر می کنید غیر معمول نیست

موارد اضطراب در کودکان بیش از آن چیزی است که بسیاری ممکن است تصور کنند. داده ها و مطالعات اخیر تصویر روشن تری از این نگرانی رو به رشد ارائه می دهد. این آمار را بررسی کنید:

 

افزایش نرخ اضطراب و افسردگی دوران کودکی

اضطراب و افسردگی در میان کودکان در سال های اخیر افزایش قابل توجهی داشته است. یک مطالعه نشان داد که حتی قبل از همه گیری، اضطراب و افسردگی در بین کودکان 3 تا 17 ساله در حال افزایش بود. تا سال 2020، تقریباً 5.6 میلیون کودک، یا 9.2 درصد از این گروه سنی در ایالات متحده، با مشکلات اضطرابی و حدود 2.4 میلیون (4.0 درصد) مبتلا به افسردگی تشخیص داده شده بودند. این ارقام نشان دهنده افزایش 27 درصدی برای اضطراب و 24 درصدی برای افسردگی از سال 2016 تا 2019 است.

 

 

همبودی اضطراب و افسردگی

رابطه متقابل بین اضطراب و افسردگی در کودکان نیز معنادار است. داده‌های مطالعات نشان می‌دهد که در بین کودکان 3 تا 17 ساله، 73.8 درصد از افراد مبتلا به افسردگی دارای اضطراب نیز هستند و 37.9 درصد از افراد مبتلا به اضطراب نیز مشکلات رفتاری دارند. متأسفانه تنها 59.3 درصد از کودکان مبتلا به اضطراب در آن محدوده سنی تحت درمان قرار گرفته اند.

این آمار بر اهمیت شناخت اضطراب دوران کودکی تاکید دارد. این یک مسئله منفرد یا نادر نیست. بلکه نگرانی قابل توجهی است که میلیون ها کودک و خانواده های آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. روندهای رو به رشد نیازمند افزایش آگاهی، درک و حمایت از کودکانی است که با اضطراب و چالش های مربوط به سلامت روان دست و پنجه نرم می کنند.

 

همچنین بخوانید: چه چیزی باعث افسردگی کودکان می شود (به گفته روانشناسان)

 

10 رفتار والدین که ممکن است به اضطراب دوران کودکی منجر شود

در اینجا ده رفتاری که والدین غافل از اینکه ممکن است منجر به اضطراب در فرزندشان شود انجام می‌دهند، آورده شده است. ما همچنین نکاتی را برای بازبینی هر رفتار و تبدیل هر یک از آنها از منفی به مثبت به اشتراک خواهیم گذاشت.

هنگام خواندن هر یک از نکات زیر در مورد رفتار والدین، به یاد داشته باشید که "اصلاحات" آنی نیستند. آنها نیاز به زمان و صبر و گاهی اوقات مشارکت یک مشاور حرفه ای دارند.

 

1 - تعیین انتظارات خیلی زیاد

ایجاد انتظارات بالا یک رویکرد رایج والدین است، اما تشخیص تأثیر آن بر فرزندان ضروری است. هنگامی که انتظارات بیش از حد بالا یا غیر واقعی باشد، ممکن است کودکان احساس غرق شدن کنند، که منجر به اضطراب و استرس می شود. به عنوان مثال، انتظار از یک کودک برای برتری در هر موضوع، یک ورزشکار برتر بودن یا رسیدن به یک حرفه معتبر می تواند فشار غیرقابل تحملی برای موفقیت ایجاد کند.

این فشار می تواند به صورت ترس از شکست یا اعتماد به نفس پایین ظاهر شود. در موارد شدیدتر، می تواند علت اختلالات اضطرابی دوران کودکی باشد.

 

چگونه می‌توان این را اصلاح کرد:

ایجاد تعادل بین انتظارات بالا با حمایت و درک، کلیدی است. تشویق کودکان به انجام بهترین کار، ستایش تلاش ها به جای موفقیت، و شناخت نقاط قوت و علایق منحصر به فرد هر کودک می تواند محیط سالم تر و حمایتگرتری را ایجاد کند.

 

پنهان کردن حقایق از فرزندتان باعث ایجاد اضطراب در او می‌شود.

 

2- پنهان کردن حقیقت از فرزندتان

والدین اغلب حقایق دشوار را از فرزندان خود پنهان می کنند تا از آنها محافظت کنند. اما کودکان بسیار فهیم هستند و می توانند تنش های ناگفته را درک کنند. هنگامی که کودکان احساس می کنند چیزی اشتباه است اما اطلاعات واضحی به آنها داده نمی شود، می تواند منجر به سردرگمی، ترس و اضطراب در آنها شود.

به عنوان مثال، عدم بحث در مورد مسائل مالی خانواده یا مشکلات سلامتی با کودکان به شیوه ای که مناسب سن آنها باشد، می تواند آنها را بیشتر مضطرب کند. آنها به جای شنیدن حقایق از زبان والدین یا بزرگسالان، جای خالی را با تخیل کودکانه خود پر می کنند.

 

چگونه می‌توان این را اصلاح کرد:

ارتباط باز در مورد منحنی های زندگی به روشی مناسب برای سن و سطح بلوغ کودکان می تواند به آنها احساس امنیت و اعتماد بدهد. حقایق را برای آنها توضیح دهید. اطمینان حاصل کنید که آنها درک می کنند که اطلاعات می تواند به آنها کمک کند تا بفهمند که چگونه بر چالش ها غلبه کنند.

 

3- محافظت بیش از حد ممکن است باعث اضطراب دوران کودکی شود

حمایت بیش از حد از کودکان می تواند به طور ناخواسته مانع رشد مهارت های مقابله‌ای و تاب آوری آنها شود. البته، طبیعی است که والدین بخواهند فرزندان خود را از آسیب محافظت کنند. با این حال، محافظت بیش از حد می تواند آنها را از تجربه و یادگیری برای غلبه بر چالش های عادی باز دارد. در برخی موارد، والدین ممکن است ترس های خود را به کودک منتقل کنند.

این محافظت بیش از حد می تواند به اشکال مختلف ظاهر شود. ممکن است مداخله مداوم در درگیری های کودکان به نظر برسد. همچنین ممکن است به معنای انجام وظایفی برای آنها باشد که خودشان می توانند آنها را انجام دهند. همچنین می تواند شامل جلوگیری از درگیر شدن آنها در خطرات متناسب با سن باشد. این شیوه ها می تواند منجر به اضطراب دوران کودکی شود، زیرا ممکن است باعث شوند که کودکان احساس کنند توانایی کمتری برای رویارویی با چالش های زندگی به طور مستقل دارند.

 

چگونه می‌توان این را اصلاح کرد:

به عقب برگردید و نفس عمیقی بکشید. بگذارید بچه ها بچه باشند. با فرزندان خود در مورد آنچه احساس می کنند از آن محافظت شده اند صحبت کنید. نیازی نیست که به یکباره مراقب خود را از بین ببرید. قدم های کودکانه بردارید. اشکالی ندارد که از کم شروع کنید.

 

4- تحمل ناامیدی پایین در والدین ممکن است به اضطراب دوران کودکی منجر شود

والدینی که تحمل ناامیدی پایینی دارند می توانند در ایجاد اضطراب در فرزندانشان نقش داشته باشند. وقتی والدین به رفتارهای عادی دوران کودکی، مانند اشتباه کردن یا رفتار بچگانه، واکنش منفی نشان می دهند، باعث ایجاد تنش می‌شوند.

کودکان ممکن است بیش از حد خودآگاه شوند و از اشتباه کردن بترسند. اما در اعماق وجودشان نسبت به ناامید کردن والدین خود احساس اضطراب می کنند. علاوه بر اضطراب، این می تواند منجر به طیفی از مسائل از جمله کمال گرایی یا اعتماد به نفس پایین شود.

 

چگونه می‌توان این را اصلاح کرد:

والدین و سایر بزرگسالان باید بر یک یا دو مکانیسم مقابله‌ای مسلط شوند. پیاده روی کنید تا فشار و عصبانیت را از بین ببرید. تا ده بشمارید و قبل از اینکه به چیزی که شما را آزار می‌دهد واکنش نشان دهید به عقب برگردید و مکث کنید. منفی بودن را در یک جلسه ژورنال نویسی تخلیه کنید. مدیریت ناامیدی و پاسخگویی به رفتار کودکان با صبر و درک امری ضروری است.

 

همچنین بخوانید: صبر یک فضیلت است: 10 نکته برای داشتن صبوری بیشتر

 

5- نیاز مفرط به کنترل همه چیز

یک سبک فرزندپروری بیش از حد کنترل‌کننده می‌تواند توانایی کودک برای تصمیم‌گیری مستقل و یادگیری از تجربیات او را محدود کند. وقتی والدین زندگی فرزندانشان را از فعالیت هایشان گرفته تا دوستی هایشان مدیریت می کنند، می تواند اعتماد به نفس کودک را تضعیف کند. بنابراین، این رفتار اغلب می تواند منجر به افزایش اضطراب شود.

 

چگونه می‌توان این را اصلاح کرد:

کودکان به فضایی برای کاوش، اشتباه کردن و یادگیری نیاز دارند که به آنها کمک می کند احساس استقلال و اعتماد به نفس خود را پرورش دهند. تشویق به استقلال در حین ارائه راهنمایی و حمایت به پرورش توانایی کودک برای مقابله با چالش های زندگی کمک می کند.

 

 

6- ناتوانی در دوست داشتن بی قید و شرط کودک

عشق مشروط می تواند منجر به مسائل عاطفی طولانی مدت از جمله اضطراب شود. اما آن چیست؟ زمانی است که کودکان احساس می کنند باید معیارهای خاصی را داشته باشد تا دیگران و مخصوصا والدین آنها را دوست داشته باشند.

اگر بچه ها باور کنند که فقط به خاطر دستاوردها، رفتار یا چیزهای دیگر مورد علاقه هستند، می تواند باعث ایجاد ناامنی و حس بی لیاقتی شود. از سوی دیگر، عشق بی قید و شرط، احساس پذیرش و امنیت عاطفی را تقویت می کند.

 

چگونه می‌توان این را اصلاح کرد:

از کودکان به خاطر اعمال یا رفتارشان قدردانی کنید، نه فقط به خاطر شخصی که هستند و شخصیتی که دارند. وقتی احساس غرور می کنید، از گفتن این موضوع نترسید. شما آنها را خراب نمی کنید. شما در حال القای عزت نفس هستید. فقط مطمئن شوید که آنها را ستایش معتبر می کنید.

 

والدین با مدیریت استرس خود از ایجاد اضطراب در فرزندشان جلوگیری می‌کنند.

 

7- بی نظمی عاطفی

والدینی که مرتباً بی نظمی عاطفی، مانند واکنش های بیش از حد یا طغیان های عاطفی را نشان می دهند، می توانند احساس بی ثباتی ایجاد کنند. بچه ها این را حس می کنند. بدتر از آن، آنها نمی توانند به خودشان بگویند که طغیان به آنها مربوط نمی شود.

آنها شروع به نگرانی در مورد ایجاد یک پاسخ منفی می کنند - که اغلب باعث اضطراب می شود.

 

چگونه می‌توان این را اصلاح کرد:

والدین باید به دنبال راه هایی برای ایجاد یک محیط آرام تر باشند. آنها می توانند با مدیریت استرس خود، جستجوی کمک و تمرین پاسخ های آرام و مداوم به این هدف برسند.

 

همچنین بخوانید: مروری بر مدیریت استرس

 

8- تحریف حقایق و تعصبات

وقتی والدین به طور مداوم موقعیت ها را بر اساس تعصبات یا ادراک های تحریف شده خود تفسیر می کنند و به آنها واکنش نشان می دهند، می تواند باعث سردرگمی و اضطراب در کودکان شود. کودکان به والدین خود تکیه می کنند تا با کمک آنها دنیا را درک کنند.

اما اگر اطلاعاتی که دریافت می‌کنند ناهنجار یا ناسازگار باشد، می‌تواند منجر به درک نادرست از جهان و خود شده و باعث ناامنی و اضطراب شود.

 

چگونه می‌توان این را اصلاح کرد:

والدین باید در تعامل با فرزندان خود برای عینیت و صداقت تلاش کنند. آنها همچنین باید از تعصبات خود آگاه شوند و ریشه این باورها را پیدا کنند - این شروع خنثی کردن آنها است.

 

9- فقدان همدلی می تواند باعث اضطراب دوران کودکی شود

همدلی در پرورش رشد عاطفی کودک بسیار مهم است. والدینی که با فقدان همدلی دست و پنجه نرم می کنند ممکن است نیازهای عاطفی فرزندشان را به طور کامل تشخیص ندهند یا به آنها پاسخ مناسبی ندهند. این عدم پاسخ همدلانه می تواند منجر به احساس انزوا و اضطراب در کودکان شود. در نتیجه، آنها ممکن است احساس سوء تفاهم و عدم حمایت کنند.

 

چگونه می‌توان این را اصلاح کرد:

بسیاری از والدین همدلی دارند اما نمی دانند چگونه آن را برای فرزندان خود الگوسازی کنند. توسعه همدلی به چیزی بیش از گوش دادن نیاز دارد، یعنی شنیدن فرزندانشان. همچنین به معنای اعتبار بخشیدن به احساسات آنها با دلسوزی و نگرانی است. این نیاز به زمان و تمرین دارد، اما کم کم می توان با گذر زمان همدلی بیشتری نشان داد.

 

10- مدل معیوب عشق و روابط

قرار دادن کودکان در معرض پویایی روابط ناسالم، به ویژه در مواردی که از آنها انتظار می رود نیازهای عاطفی والدین خود را برآورده کنند، می تواند منجر به اضطراب و مشکلات در ایجاد روابط سالم شود. این پویایی می تواند یک سابقه بد ایجاد کند.

 

چگونه می‌توان این را اصلاح کرد:

والدین باید پویایی روابط سالم را نشان داده و آن را به کودکان خود آموزش دهند. آنها باید به دنبال روابط مبتنی بر احترام متقابل، ارتباط و درک باشند. والدین باید فرزندان خود را تشویق کنند تا هویت خود را توسعه داده و علایق شخصی خود را دنبال کنند. اینها به استقلال و اعتماد به نفس خارج از رابطه والدین و فرزند کمک می کنند.

 

 

آخرین افکار در مورد ده رفتار والدینی که به طور تصادفی منجر به اضطراب دوران کودکی می شوند

شناخت و پرداختن به رفتار والدین می تواند گام مهمی در ایجاد یک محیط حمایتی تر و بدون اضطراب برای کودکان باشد. شناسایی این رفتارهای والدین نیازمند صداقت و تأمل زیادی در خود است. همچنین شایان ذکر است که "اصلاحات" ذکر شده آسان نیستند و اغلب به یک مشاور نیاز دارند. با این حال، آمار اضطراب دوران کودکی نگران کننده است. وقت آن است که ما به عنوان یک جامعه، به درون خود نگاه کنیم و بپرسیم که چه کارهای بیشتری برای کمک به فرزندانمان می توانیم انجام دهیم.

 

منبع

اشتراک گذاری این مطلب
نظرات شما :
کد امنیتی
مطالب و مقالات دنیای موسیقی درمانی
راهکارهایی برای بالا بردن کیفیت زندگی
برای خرید سریع این محصول شماره همراه خود را وارد کنید :
برای دانلود این پادکست و دسترسی آنلاین به همه پادکست‌ها عضو دنیای موسیقی درمانی شوید و اگر عضو هستید وارد حساب کاربری خود شوید