دنیای موسیقی درمانی
منو
جستجو
خانه
انجام جستجو
انصراف
دنیای موسیقی درمانی
موسیقی برای زندگی بهتر
صفحه اصلی مطالب و مقالات دنیای موسیقی درمانی

7 دلیل اینکه چرا امروز دوست داشتن خود سخت تر از همیشه است

آیا احساس می کنید اخیراً فاقد ظرفیت دوست داشتن خود هستید؟ چیزی وجود دارد که شما با تک تک انسان های دیگر روی این سیاره در آن مشترک هستید، اما چیزی است که احتمالا هرگز به آن فکر نمی کنید. شما فقط در ذهن خود وقت می گذرانید.

مهم نیست که چقدر به شخص دیگری نزدیک می شوید یا چقدر ارتباطی قوی را با او احساس می کنید. شما هرگز به درستی درک نخواهید کرد که بین گوش های آنها چه می گذرد - همانطور که آنها هرگز با هر فکری که در سر شما می گذرد آشنا نمی شوند. آنها می توانند شما را دوست داشته باشند و درک کنند و از بسیاری جهات، شما را بهتر از خودتان بشناسند. اما آنها هرگز وارد هرج و مرجی که در ذهن شما بر پا است نمی شوند. فقط شما هستید که این را می دانید و هر ثانیه آن را همراهی می کنید.

فهرست عناوین
7 دلیل اینکه چرا امروز دوست داشتن خود سخت تر از همیشه است

به این ترتیب، شما از ناامنی ها و شکنندگی های خود آگاه هستید. شما از نظر عقلی می دانید که دیگران هم هرج و مرج هایی در سر دارند، اما دقیقا نمی دانید چه هرج و مرج هایی. شما فقط چیزهایی که در مورد خودتان است را تجربه می کنید. این فرضیات که شما به اندازه دیگران نمی دانید؛ شما به خوبی آنها نیستید؛ مثل آنها سالم نیستید؛ و... می تواند شما را شکننده کند.

احساس می‌کنم همیشه همین‌طور بوده است، اگرچه همانطور که به زودی به آن خواهیم پرداخت، در دنیای پرشتاب امروزی شدیدتر و دیوانه‌کننده‌تر شده است. وضعیت زندگی در دنیای امروز، اهمیت دوست داشتن خود را بیش از پیش بالا می برد. با این حال تمرین عشق به خود و دوست داشتن خود (و در واقع باور آن) سخت تر از همیشه است. این یک مشکل است، زیرا شما را عمیق تر و بی رحمانه تر به چرخه ناامنی و شک می فرستد. شما به درون خود عقب نشینی می کنید و با چشم ذهن خود، نگاهی عمیق تر می اندازید. این درون نگری می تواند زیبا باشد. گذراندن وقت در آنجا می تواند لذت بخش تر از هرچیزی باشد. اما با این حال، آنجا مکانی است که می تواند به سرعت سمی شود.

 

 

بنابراین اکنون بیش از هر زمان دیگری، تمرین روزانه دوست داشتن خود و عشق به خود ضروری است.

 

برای غلبه بر موانعی که گهگاه پیش روی شما قرار می گیرند، به تمرینات پیشگیرانه نیاز دارید تا شما را برای رشد کردن و داشتن روزی زیبا آماده کند.

ما به زودی به تعدادی از این تمرینات اشاره خواهیم کرد. اما ابتدا، باید درک بیشتری در مورد اینکه چرا امروز عشق به خود و دوست داشتن خود اینقدر سخت است، پیدا کنید. وقتی این کار را انجام دادید، احتمالاً راحت‌تر به خودتان استراحت می دهید و به خود می گویید: "دوستت دارم... من کافی هستم... کار من خوب است."

 

7 دلیل سخت شدن دوست داشتن خود و عشق به خود

آیا خودتان را دوست دارید؟

اگر شما هم مثل من و خیلی ها که با آنها صحبت می کنم هستید، پاسخ این است: "بله، اما..."

این کلمه "اما" مطمئناً یک کلمه حیله گر است.

 

  • من کسی که هستم را دوست دارم و از آن قدردانی می کنم، اما فقط ای کاش بیشتر از این کار می کردم.
  • من می دانم که به اندازه کافی خوب هستم. اما باید کمی بیشتر از خودم می دانستم.
  • من به خودم افتخار می کنم، اما هنوز خیلی کار دارم.

 

اگر می توانید با این عبارات ارتباط برقرار کنید، بدانید که تنها نیستید. شما می توانید همزمان خود را دوست داشته باشید و در حین مبارزه با شیاطین درونی و ناامنی های فلج کننده، احساس غرور کنید. تا حدودی هر فردی این را تجربه می کند، زیرا هر انسانی هر ثانیه از هر روز را در سر خود می گذراند.

این به خودی خود دوست داشتن خود و عشق به خود را دشوار می کند. وقتی آن را با چند عامل بیرونی دیگر مقایسه می‌کنید که دنیای پرشتاب امروز ما را بمباران می‌کند، کافی است که نیت خوب دوست داشتن خود را به بهانه‌ها و تعلل‌های فردا تبدیل کنید.

 

یک روز به گذشته نگاه خواهید کرد و متوجه خواهید شد که بیش از حد نگران چیزهایی بوده اید که واقعاً مهم نبوده اند. از لحظه لذت ببرید. خداوند به شما اکسیژن داده است تا در همین لحظه نفس بکشید.

 

1. فرهنگ شلوغی از دوست داشتن خود می کاهد

فرهنگ شلوغی بیشتر از آن چیزی که فکر می کنید ریشه دوانده است. اگرچه این شیوه زندگی حول روزهای کاری طولانی و پروژه های جانبی متمرکز است، اما بسیار عمیق تر از این است.

امروزه ما انسان ها به عنوان یک گونه، بیشتر از همیشه در ارتباط هستیم. مطمئناً با یکدیگر در ارتباط هستیم، اما ارتباط با انبوهی از محتوا، دانش، فرصت‌ها و بسیاری موارد دیگر را نیز با یک کلیک خواهیم داشت. شما هرجا و در هر حالتی که باشید، با کشیدن انگشت خود بر روی یک صفحه نمایش می توانید به هر چیزی که می خواهید دسترسی داشته باشید. این زمان زیادی برای عقب نشینی و تفکر برای شما باقی نمی گذارد.

البته که این وقت بیشتری به شما می دهد. اما با این حال، وسوسه بله گفتن به این و آن برجسته‌تر از نسل‌های قبل است. همه چیز به ذهنتان خطور می کند: چک کردن سریع ایمیلتان، نگاهی کوتاه به شبکه های اجتماعی، ویدیوی کوتاهی که می خواستید تماشا کنید، اوه، و آن پادکست. آن مقاله؛ آن کتاب... از دست دادن زمان و هدر دادن لحظات گرانبها بسیار آسان است.

لحظاتی را که می‌توانید (و احتمالاً باید) برای برقراری ارتباط مجدد با خودتان و احساساتتان بگذرانید.

فرهنگ شلوغی صرفاً همان چیزی است که تمرین عشق به خود و دوست داشتن خود را دشوار می کند. شما برای انجام آن زمان دارید، اما این در نبرد دائمی با هر چیزی است که می توانید به آن دسترسی داشته باشید.

 

2. فرهنگ مقایسه دوست داشتن خود را سخت کرده است

انسان‌ها همیشه خود را با دیگران مقایسه کرده‌اند و همچنان آرزو می‌کنند که کاش آنچه را که همسایگانشان انجام می دهند و دارند را داشتند. مسئله این است که ما دیگر در دنیایی زندگی نمی کنیم که هر روز فقط با چند ده نفر روبرو شویم. دیگر فقط همسایه‌ها، همکاران و افراد مشهور عجیب و غریبی که در یک مجله یا صفحه تلویزیون می‌بینید، تنها کسانی نیستند که در طول روز با آن ها روبرو می شوید. فقط بیست ثانیه پیمایش در شبکه های اجتماعی، شما را با ده‌ها نفر از افراد غریبه ای که به ظاهر بهتر از شما زندگی می‌کنند روبرو می‌کند.

امروز، این افراد همه جا هستند. شما در طول روز با آنها تعاملات خرد را تجربه می کنید و این، ذره ذره شما را رقیق می کند.

شما فردی را می بینید که شادتر از شما به نظر می رسد و آگاهانه یا نه وضعیت خود را با او مقایسه می کنید. می‌دانید که فقط نسخه ویرایش‌شده زندگی آنها را می‌بینید، اما وقتی درگیر احساسات خود هستید، دیگر این دانسته هم اهمیتی ندارد. و وقتی صحبت از رسانه‌ها و شبکه های اجتماعی به میان می‌آید، اغلب در دوره‌های نگرانی یا کسالت به آن ها روی می‌آورید.

وقتی این اتفاق هر روز از نو می‌افتد، شما را زنده زنده می‌خورد. حتی اگر زمانی را برای تمرین دوست داشتن خود و عشق به خودتان پیدا کنید، کلماتی که می گویید را باور نمی کنید. تنها چیزی که می توانید بشنوید صدای درونی است که هیچ کاری جز مقایسه خود با دیگران انجام نمی دهد.

 

3. رسانه ها و شبکه های اجتماعی و دنیای آنلاین از عشق به خود و دوست داشتن خود می کاهند

این فقط فرهنگ مقایسه نیست که در رسانه ها و شبکه های اجتماعی رخ می دهد و از دوست داشتن خود و عشق به خود می کاهد. هر چقدر که این فضاها می توانند مفید و تاثیرگذار باشند (و اجازه دهید با آن روبرو شویم که می توانند بسیار شگفت انگیز باشند و شما را به مردم در سراسر جهان نزدیک تر کنند) این پلت فرم ها برای جلب توجه، حفظ و هدر دادن توجه ما طراحی شده اند. این برای بیشتر جنبه های دنیای آنلاین صادق است.

از الگوریتم‌ها گرفته تا بازاریاب‌ها و فروشندگان دستکاری شده، هر بار که وارد سیستم می‌شوید، خود را در اختیار آن قرار می‌دهید. وسوسه انگیز است و پر از امکانات هیجان انگیز. افزایش دوپامین یکی پس از دیگری رخ می دهد. شما می توانید یک فرار آنلاین داشته باشید. هرکسی که دوست داری باشید، اما در هر صورت، این ذهن شما را منحرف می‌کند و به شما احساس نادرستی از واقعیت می‌دهد و شما را آسیب‌پذیر می‌کند. و باز هم می گوییم، بیشتر این فضا به این شکل طراحی شده است. این پلتفرم ها توجه شما را می خواهند. آنها به آن نیاز دارند. تنها هدفی که دارند این است که شما را مصرف کنند تا شما آن ها را مصرف کنید.

و جالب اینجاست که کار می کند و به نتیجه ای که می خواهد می رسد. چند بار تا به حال یک تونل بی پایان از ویدیوها و میم ها را به پایین پیمایش کرده اید؟ یک ساعت از زندگی شما گذشت، یا شاید دو ساعت از آن. و شما قصد داشتید قدم بزنید یا در دفتر خاطراتتان چیزی ارزشمند بنویسید. با این حال پیمایش در آن فضای بی پایان بسیار آسان تر بود و وقت خود را در آن کشتید. و این چیزی است که دوست داشتن خود و عشق به خود را در شما می کشد.

 

همچنین بخوانید: وقتی بهترین دوست خودتان باشید این اتفاق ها می افتد!

 

4. دسترسی بیشتر به دانش دوست داشتن خود را کمرنگ می کند

در بیشتر تاریخ بشریت، مردم با گوش دادن به داستان‌هایی که بزرگان با آن ها به اشتراک می‌گذاشتند، دانش کسب می‌کردند. این انتقال دانش حضوری، صمیمی و ذاتا کند بود. شما یک کار را یا خودتان یاد می گرفتید یا بصورت عملی از کس دیگری می آموختید.

سپس در حدود سال 1400 میلادی، شخصی به نام یوهانس گوتنبرگ ماشین چاپ را اختراع کرد. این اتفاق ما را وارد عصر آگاهی گسترده کرد. بعد از آن برای اولین بار، می توانستیم منفعلانه از دیگران بیاموزیم بدون اینکه مجبور باشیم با آنها در یک اتاق باشیم. با این حال، این روند هنوز هم کند بود، زیرا خواندن زمان می برد. همچنین، چاپ کتاب هم کاری نبود که هر کسی بتواند انجام دهد. بنابراین دانش، به عنوان یک کلیت، متمرکز باقی ماند و توسط نگهبانان خاصی پنهان شد.

اما دیگر اینطور نیست. امروزه با یک لمس انگشت می توانید به هر چیزی دسترسی داشته باشید. جهان تقریباً به معنای واقعی کلمه در جیب شما ساکن است، و این کاملاً شگفت انگیز است. با این حال، یک جنبه تاریک برای این دانش فراوان وجود دارد، زیرا هر چه بیشتر یاد بگیرید، بیشتر می خواهید بیاموزید.

به همین ترتیب، هرچه بیشتر متوجه می شوید که چقدر کم می دانید، دوست دارید درک و فهم خود را ارتقا دهید.

این مسئله یک بار دیگر شما را به مقایسه خود با دیگران و شخصی که می‌توانید باشید سوق می‌دهد: 

کسی که آرزو می‌کردید باشید، آن فردی که اگر در آینده پتانسیل‌های خود را برآورده کنید، می توانید باشید.

آشنا بنظر رسید؟

به همان اندازه که دسترسی ما به دانش سریع و شگفت انگیز است، تمرین دوست داشتن خود و عشق به خود را دشوار می کند. همیشه این وسوسه وجود دارد که یاد بگیرید، پیشرفت کنید، به قلمروهای جدیدی که نمی دانستید وجود دارند، پا بگذارید و ذهن، بدن و روح خود را رشد دهید.

این باعث می‌شود که در تلاش برای احساس لیاقت باشید. این موجب می شود که همیشه آرزو کنید که ای کاش جلوتر می بودید. و این دوست داشتن خود و عشق به خود را کمرنگ می کند.

 

تنها یک نقطه از کیهان وجود دارد که متعلق به شماست و تا ابد با شما می ماند. و آن، خودتان هستید. این خود ناب را دوست داشته باشید.

 

5. ارتباط بیشتر با همه دوست داشتن خود را مختل می کند

با داشتن یک گوشی تلفن همراه، می‌توانید با هر کسی که می‌شناسید، مهم نیست که کجا باشد، ارتباط برقرار کنید. این یک فرصت زیبا و شگفت انگیز است که به راحتی می توان از آن استفاده کرد. با این حال، مانند تمام فرصت‌های شگفت‌انگیز دیگر، این امکان هم بدی های خودش را دارد، زیرا هرچه بیشتر و راحت تر با دیگران ارتباط برقرار کنید، زمان کمتری برای ارتباط با خودتان و دوست داشتن خود خواهید داشت.

تماس های تلفنی. پیام های متنی. یادداشت های صوتی، تگ کردن افراد در شبکه های اجتماعی ... وسوسه برقراری تماس و گفتن "سلام" برای همیشه وجود دارد. در واقع، اگر برای مدتی به کسی پیام ندهیم، احساس گناه می کنیم. ما هرچقدر هم برای این رابطه ها تلاش کنیم، باز هم نگران هستیم که نکند دوست خوبی نباشیم یا تلاش کافی برای رابطه نکرده باشیم. به علاوه، چه زمانی تعداد دوستان ما واقعاً کافی است؟ ما به بسیاری از افراد بالقوه دسترسی داریم و پیدا کردن و ارتباط برقرار کردن با آنها آسان تر از همیشه است… و این، ارتباط با خودمان و دوست داشتن خود را مختل می کند.

 

6. فناوری های اعتیادآور، دوست داشتن خود و عشق به خود را کاهش می دهد

همانطور که گفته شد، ما از فناوری برای جلب توجه و حفظ توجه خود استفاده می کنیم (و اغلب به آن متکی هستیم). الگوریتم‌های خاصی در این پلتفرم ها وجود دارد که صرفا برای یاد گرفتن از ما آنجا هستند، بنابراین زمان بیشتری را در آن برنامه یا پلتفرم صرف می‌کنیم. آن ها هم باهوش هستند و هم ما را بهتر از خودمان می شناسند، دقیقاً درک می کنند که برای ایجاد احساس در ما چه چیزی لازم است، و ما را با دوپامین تغذیه می کنند تا باعث شوند که بارها و بارها و بارها به سمت آن ها برگردیم.

ریفرش کردن صندوق ورودی شما. بازدید از برنامه های خاص در گوشی تلفن همراه خود به ترتیبی خاص. فقط کمی پرسه زدن در فید خبری خود که به زودی به ده دقیقه منتهی می شود. ده دقیقه ای که دیگر هرگز برنمی گردید… و چندین ده دقیقه دیگر تا پایان روز...

زمانی بود که ما به چنین ابزارها و فناوری های اعتیادآوری دسترسی نداشتیم. اگر احساس بی حوصلگی می کردیم، بیرون می رفتیم، کاری خلاقانه انجام می دادیم یا فکر می کردیم. به عبارت دیگر، ما عشق به خود و دوست داشتن خود را تمرین می کنیم. هنری در حال مرگ در دنیای همیشه در حال تحول امروز.

 

7. فرصت های فراوان و در دسترس، توجه به دوست داشتن خود را سخت می کند

این دنیایی که ما امروز در آن زندگی می کنیم پر از فرصت هاست. کارهای زیادی می توانیم با وقت خود انجام دهیم. زندگی به معنای واقعی کلمه در جلوی پای ما است و ما نگران هستیم که اگر حداکثر استفاده را از آن نکنیم چه اتفاقی می افتد.

این فرصت و انتخاب، هر چیزی می تواند باشد. با این حال، این وفور انتخاب اغلب منجر به پرش مکرر از یک فکر، ایده و عمل به فکر دیگر می شود. به جای اینکه به عمق یک کیلومتر بروید، یک کیلومتر از سطح را می خراشید. شما به جای جنبه های زندگی که در حال حاضر دارید، روی تمام کارهایی که می توانید انجام دهید تمرکز می کنید. این شما را در دل یک حس اشتیاق جا مانده رها می کند، حتی اگر آنچه در زندگی دارید شادی را به همراه داشته باشد.

اینطور نیست که این فراوانی همیشه فرصت بدی باشد. اگر واقعیت را بخواهیم، این یک نعمت است. با این حال، نمی‌توانیم اجازه دهیم که چنین امکانی حواسمان را پرت کند و تا جایی پیش برود که دوست داشتن خود و عشق به خود را فراموش کنیم.

 

خودت باش و همان چیزی که هستی را دوست بدار. اینگونه در مسیر واقعی رشد و بهتر شدن قرار خواهی گرفت.

 

سخن پایانی دنیای موسیقی درمانی: چگونه می توان بیشتر دوست داشتن خود را تمرین کرد؟

نوشتن مقاله ای مانند این مشکل به نظر می رسد. ترسیم تصویری تاریک از دنیای پرشتاب امروزی آسان است. اما واقعا هدف من این نیست. این دوره از زندگی انسانی فوق العاده و باورنکردنی است و من احساس خوشبختی می کنم که بخشی از آن هستم. چیزهای جذاب زیادی وجود دارد که من انتظار آن ها را می کشم و هیجان زده هستم که ببینم جامعه چگونه تکامل می یابد و به قلمروهای جدید منشعب می شود.

با این حال، اگر بخواهیم با خودمان روراست باشیم، از درون یک جعبه باز شده آگاه هستم که دیگر هرگز بسته نخواهد شد.

این دنیای پر سرعت راه به جایی نمی برد. با گذشت زمان، ما فقط با فناوری یکپارچه تر می شویم و همه چیز نویزی تر و پر سر و صداتر می شود (به اندازه ای که تصورش هم سخت است). با این وجود، تمرین دوست داشتن خود و عشق به خود چالش برانگیزتر خواهد شد. اما با این حال، انجام این کار بیش از پیش ضروری تر خواهد شد.

پس چه کاری می توانیم انجام دهیم؟

می توانید با این دو تمرین ساده که برای باز کردن دری در ذهن شما طراحی شده اند، شروع کنید. اولی یک تمرین واکنشی است که هر زمان که نیاز به کاهش سرعت و برداشتن قدمی به عقب داشته باشید، در دسترس است ... در حالی که دومی یک گام پیشگیرانه تر و جامع تر است که باید هر روز انجام دهید.

 

  • تمرین واکنشی: هر روز، بدون هیچ برنامه ای و فقط برای آرام کردن ذهن خود، پیاده روی کنید.
  • تمرین پیشگیرانه: همانطور که کمال راویکانت در کتابش «خودت را همانگونه دوست بدار که شایسته آنی» پیشنهاد می کند، چند دقیقه ای را جلوی آینه بگذران، در چشمان خود نگاه کن و بگو: "دوستت دارم… من کافی هستم… من شایسته هستم."

 

این دو تمرین ساده به شما کمک می کند تا یک خط روی شن بکشید. متعهد شدن به آنها به این معنی است که نگاهی فراتر از همهمه های امروزی دارید و زمان، آزادی و انرژی خود را پس می گیرید. این تعهد و نگاه جدید، دری را به رویتان باز می کند که با باز شدنش، شما را آزاد می‌کند تا با تمام شیوه های موجود، دوست داشتن خود و عشق ورزیدن به خود را در اولویت قرار دهید. این همان چیز فوق العاده ای است که باید خود را در آن گم کنید و لذت ببرید.

 

 

 

منبع

اشتراک گذاری این مطلب
نظرات شما :
کد امنیتی
مطالب و مقالات دنیای موسیقی درمانی
راهکارهایی برای بالا بردن کیفیت زندگی
برای خرید سریع این محصول شماره همراه خود را وارد کنید :
برای دانلود این پادکست و دسترسی آنلاین به همه پادکست‌ها عضو دنیای موسیقی درمانی شوید و اگر عضو هستید وارد حساب کاربری خود شوید