5 باور اشتباه در مورد ازدواج

باور نادرست شماره 1 - متقابل بودن و معامله راهی برای ادامه دادن هستند

برابری مفهوم خوبی برای داشتن یک ازدواج است. اما زوجین اغلب به دلیل باورهای نادرست در مورد عمل متقابل خیلی از این مفهوم دور می شوند. برخی از افراد به قراردادهای کاملاً نوشته شده برای پیروی کردن اعتقاد دارند و بسیاری از افراد مشهور در مورد آنها صحبت کرده اند. برای دیگران، یک ایده کلی وجود دارد که نوعی توافق در مورد تقسیم وظایف رابطه ضروری است. این ممکن است یک "قرارداد" شفاهی یا چیزی حتی کمتر از آن  باشد.

البته، هر یک از همسران باید سهم خود را در خانه و زندگی مشترک و روابط کلی خود انجام دهند. و البته، شما باید به یکدیگر محبت کنید و کارهای خوبی برای یکدیگر انجام دهید! اما محاسبه بیش از حد در مورد این "عدالت" می تواند منجر به سقوط یک ازدواج شود.

دلیل آن چیست؟

تمایل به تقسیم 50/50 همه چیز ممکن نیست. همیشه نادرستی و ناهماهنگی وجود خواهد داشت، که باعث ایجاد رنجش و تحقیر می شود.

پیگیری قرارداد باعث می شود که زوج ها حسابگر باشند، و حتی در برابر یکدیگر برای "حفظ امتیاز" تلاش کنند. این به جاهای بدتر از رقابت ساده سالم می رود و به یک نبرد منفعل-تهاجمی تبدیل می شود.

قراردادها مستلزم سازش نیستند. در عوض، آنها بر قوانین سخت و سریع تکیه می کنند. در چیزی به سیالی و دارای مرکزیت مانند ازدواج، این یک ساختار عالی نیست. همه چیز تغییر می کند، شرایط تغییر می کند، و راه حل همیشه جدا شدن نیست، بلکه یافتن یک مسیر متفاوت است.

معامله و داد و ستد در روابط می تواند منجر به مشاجره شود که نوبت چه کسی است. فقدان برابری درک شده می تواند باعث شود همه توافقات از زندگی مشترک خارج شوند.

تحقیقات نشان می‌دهد که ازدواج‌هایی که بر روابط متقابل متمرکز هستند، در نهایت موفقیت کمتری دارند.

باور نادرست شماره 2 - یک همسر باید همیشه بداند که چه کاری انجام دهد تا دیگران احساس بهتری داشته باشند

یکی از باورهای نادرست رایج در ازدواج این است که همسران «باید بدانند» حرف یا عمل درست چیست. در حالی که برخی از زوجین موفق به رسیدن به این شاهکار دشوار می شوند، اکثر آنها موفق نمی شوند - و این طبیعی است! هیچ کس کامل نیست و زوجین نمی توانند ذهن یکدیگر را بخوانند.

برخی از زوجین معتقدند که اگر نیاز به درخواست محبت یا حمایت داشته باشند، این حمایت ذاتاً بی معنی است. این یک چیز سمی و بسیار مضر است که روی آن اصرار می‌شود. ارتباط ضروری است، و این مفهوم در اصل خود برخلاف آن است.

درست است که با گذشت زمان، در پاسخگویی به روشی که همسرتان نیاز دارد بهتر خواهید شد. اما این بخش ضروری از ازدواج سالم یا شاد نیست. مهمتر از همه، زوجین باید تمایل داشته باشند در مورد احساسات، نیازها و خواسته های خود صحبت کنند. و برعکس، آنها همچنین باید مایل باشند که با مصالحه‌هایی که همیشه ممکن است، هر کاری که از دستشان برمی‌آید برای کمک به خواسته‌هایشان انجام دهند.

باور نادرست شماره 3 - زوج درمانی فقط برای ازدواج های شکست خورده است

مردم اغلب عمل استفاده از زوج درمانی را نشانه ای مطمئن از فروپاشی ازدواج می دانند. انگار مشاوره ازدواج انگ سنگینی است! باورهای نادرستی دائمی وجود دارد که اگر به دنبال کمک هستید، همه چیز به خوبی تمام شده است و مطمئناً طلاق خواهد آمد. حتی اگر در اوایل یک رابطه به دنبال تراپی باشید این بسیار بدتر است! در این مردم به شما خواهند گفت که دیگر قرار نیست با هم باشید.

اما حقیقت این است که حتی زمانی که رابطه شما کاملا سالم است، هیچ مشکلی در جستجوی تراپی وجود ندارد. مراجعه منظم به مشاوره ازدواج حتی می تواند از طلاق جلوگیری کند. مطالعات نشان داده اند که به طور متوسط، اکثر زوج ها قبل از درخواست کمک حرفه ای برای مسائل زناشویی شش سال در مشکلات خود صبر می کنند. آنها تا زمانی که خیلی دیر نشده است متوجه نمی شوند که همه چیز آنقدر جدی است.

حتی بدون هیچ مشکل زناشویی قابل توجهی، می توانید از ازدواج درمانی بهره فوق العاده ای ببرید. تمام هدف درمان از هر نوع این است که ابزارهایی را که برای مدیریت مثبت مسائل آینده نیاز دارید در اختیار شما قرار دهد. این بدان معناست که درمان زناشویی در یک رابطه شاد می تواند:

باعث بهبود ارتباطات شود

تراپیست ها می گویند که ارتباط کلید هر رابطه خوب است، و این درست است! زوج درمانی می تواند به شرکای زندگی کمک کند تا ارتباطات نادرست را برطرف کنند و ابزارهایی را بیاموزند تا در آینده از آنها اجتناب کرده یا آنها را مدیریت کنند. تشویق هر دو طرف به باز کردن گفتگو می تواند به کمبود خطرناک ارتباط پایان دهد. ابزارهایی که می توانید برای بحث سالم بیاموزید، یک ازدواج طولانی مدت و شاد را تضمین می کند. شما قادر خواهید بود تعارض را چه در داخل و چه در خارج از تراپی بهتر حل کنید.

به شما کمک کند چشم انداز یکدیگر را ببینید

طبیعی است که اول از همه، چیزها را از منظر خود ببینید. اگرچه سعی می کنید خود را به جای دیگران بگذارید، حتی همدل ترین افراد برای دیدن دیدگاه های دیگر به کمی کمک نیاز دارند! زوج درمانی به شما و همسرتان اجازه می دهد دیدگاه های یکدیگر را در مورد مسائل و تجربیات مختلف بشنوید. هر دو طرف ممکن است احساس راحتی بیشتری در بیان خود در یک محیط بی طرفانه و خوشایند داشته باشند. مشاور شما همچنین ابزارهایی را به شما آموزش می دهد که به شما امکان می دهد نظرات یکدیگر را بیرون از جلسه تراپی ببینید.

در تعیین اهداف با هم به شما کمک کند

همه ازدواج‌ها به چند هدف و اولویت نیاز دارند. شما می توانید آنها را خودتان انجام دهید، اما هر ایده ای که نباید از آنها کمک بگیرید، باورهای نادرستی هستند. انجام این اهداف با کمک حرفه ای می تواند مزایای زیادی به همراه داشته باشد. شما می توانید کاملاً صادق باشید و بحث های سازنده را در یک محیط امن میزبانی کنید. درمانگر شما همچنین می تواند بر اساس دانش و تجربه حرفه ای خود راهنمایی هایی ارائه دهد تا به شما در تعیین اهداف بهتر کمک کند. مشاوره مداوم می تواند تضمین کند که شما هم در مسیر آن اولویت ها و هم رویاها قرار می گیرید.

همچنین بخوانید: زوج درمانی چگونه رابطه شما را بهبود می بخشد؟

باور نادرست شماره 4 - برای یک ازدواج شاد باید علایق مشترک داشته باشید

اگر تا به حال از یک سرویس دوستیابی استفاده کرده اید، می دانید که تکمیل علایق خود برای یافتن یک شریک مناسب بسیار استاندارد است. مردم اغلب می خواهند با افرادی قرار بگذارند که بتوانند چیزهایی را با آنها به اشتراک بگذارند، که این لزوما بد نیست. اما آیا حیاتی است؟ مطلقا نه!

این باور که شما باید چیزهای مشابهی را دوست داشته باشید، یکی از رایج ترین باورهای نادرست ازدواج و زناشویی است. در واقع، یک مطالعه دریافت که 64 درصد از مردم بر این باورند که علایق مشترک برای ازدواج آنها بسیار مهم است. این بالاتر از اهمیت دیدگاه های سیاسی مشترک و یک زندگی صمیمی رضایت بخش است!

به نظر می رسد این باور وجود دارد که بین کسانی که منافع و علایق مشترکی ندارند، شکاف ایجاد خواهد شد. حقیقت این است که این شکاف در هر فعالیتی  و همچنین در هر تفاوت در نظر یا ترجیح می تواند می تواند ایجاد شود. اما یک ازدواج مستحکم بین دو نفر که همدیگر را دوست دارند اجازه نمی دهد که چنین شکافی به دره‌ای مرگبار تبدیل شود!

مهم نیست که شما علایق مشترک زیادی دارید، فقط چند مورد دارید یا اصلاً هیچ چیز مشترکی ندارید. مهم این است که شما هر دو:

• به علایق یکدیگر احترام بگذارید و آنها را تحقیر یا مسخره نکنید.
• از شنیدن صحبت های همسرتان در مورد علایقش خوشحال شوید.
• زمانی با کیفیت را برای با هم بودن اختصاص دهید، حتی اگر نتواند علایق شما را در برگیرد.
• به دنبال «تغییر» علایق دیگری فراتر از تلاش‌های مقدماتی ساده باشید.
• مایل به مصالحه یا انجام به نوبت فعالیت‌هایی باشید که با هم انجام می‌شوند.
• از باورهای نادرست در مورد علایق یکدیگر تا جایی که درگیر فریب و دروغ باشد، بپرهیزید.

باور نادرست شماره 5 - داشتن فرزند همسران را به هم نزدیکتر کرده و ازدواج را نجات می دهد

بسیاری از زوجین به خاطر ازدواج خود تصمیم به بچه دار شدن می گیرند. اما این یکی دیگر از باورهای غلط خطرناک در مورد ازدواج است که هرگز نباید آن را باور کنید. داشتن فرزند می تواند همدلی و درک زوجین را نسبت به یکدیگر عمیق تر کند. این می تواند گرمی و صمیمیت را بیشتر کند و منجر به پیوند عمیق تر شود. شما عاقل تر خواهید شد و افق های خود را گسترش خواهید داد. اما این فقط در رابطه ای صداق است که از قبل سالم باشد.

اگر می خواهید یک ازدواج را اصلاح کرده یا نجات دهید، بچه دار شدن راه حل مناسبی برای آن نیست. والدین بودن می تواند بسیاری از مسائل پنهان را حتی در روابط شاد آشکار کند. به طور طبیعی، برای ازدواجی که مشکل دارد، این حتی بدتر خواهد بود، و ممکن است احساس کنید که همه چیز از ناکجاآباد بیرون آمده است! در اینجا دلایلی وجود دارد که بچه دار شدن برای نجات یک ازدواج موثر نیست:

تفاوت در سبک فرزندپروری

اگر در حال حاضر با تعارضات زناشویی زیادی روبرو هستید، بچه دار شدن آن را بدتر می کند. شما باید راه هایی برای توافق بر سر جنبه های مختلف تربیت و مراقبت از کودک بیابید. محافظت هر یک از والدین از فرزندان باعث می شود که این نبردهای وحشیانه بدون ارتباط سالم از قبل وجود داشته باشد.

حسادت

کودکان همیشه به هر یک از والدین به یک شکل محبت نشان نمی دهند. در سنین بسیار پایین، آنها ممکن است به شدت ترجیح دهند که از یکی از والدین حمایت کنند. همسران ممکن است نسبت به این موضوع احساس حسادت کنند و در صورتی که قبلاً در رابطه با مشکلاتی روبرو شده باشند، خود و طرف مقابل را سرزنش کنند. این باعث ایجاد رنجش و رقابت ناسالم می شود که یک محیط خانوادگی سمی ایجاد می کند.

عدم داشتن وقت

بهبود یک ازدواج مستلزم زمان و تلاش هر دو طرف است. وقتی بچه های خردسال دارید این امکان پذیر نخواهد بود! بچه ها یک انسان واقعی هستند و نیاز به نظارت و مراقبت زیادی دارند. با وجود آنها زندگی‌تان به‌طور فزاینده‌ای شلوغ خواهد شد، و به سختی برای خودتان وقت خواهید داشت، چه برسد برای یکدیگر! این باعث می شود مشکلات و مسائلی ایجاد شود که جمع شده و بعداً منفجر می شود.

اضطراب عاطفی بیشتر

باید قبول کنیم که بچه دار شدن در هر شرایطی استرس زا است. اگر به دلیل مسائل زناشویی استرس دارید، بچه ها فقط آن را بدتر می کنند. تهاجمی تر و تحریک پذیرتر خواهید شد و کمتر تمایل به بحث در مورد مسائل خواهید داشت. شما به میزان زیادی در حالت خالی کار خواهید کرد و این پهنای باندی برای مدیریت تضادها و مشکلات از پیش موجود برای شما باقی نمی گذارد.

آخرین افکار در مورد برخی از باورهای نادرست در مورد ازدواج که هرگز نباید آنها را باور کنید

باورهای غلط در مورد ازدواج فقط اوضاع را بدتر می کند. آنها می توانند منجر به ناامیدی، مسمومیت و یک رابطه ناسالم شوند. با جدا کردن افسانه از واقعیت، شما و شریک زندگیتان می توانید مسائل زناشویی آینده را با توجه و مراقبت بهتر مدیریت کنید.

منبع