همیشه برای پیشرفت آهسته و پیوسته در روابط حرفهایی برای گفتن وجود دارد، اما برای اقدام قاطع و گسترده نیز باید چیزهایی گفت. وقتی صحبت از عادات منفی رابطه به میان می آید، همه فکر میکنند که با قطع ناگهانی آنها سریعا همه چیز درست میشود. البته گفتن این کار بسیار ساده تر از انجام آن است، اما با تمرین می توانیم تقریباً همیشه بهتر عمل کنیم.
اخیراً به این نکته توجه کرده ام که آگاهی بیشتری نسبت به عادات رابطه منفی خاصی که افراد به طور مکرر از آنها شکایت میکنند یا درگیر آن هستند، کسب کرده و آنها را به افراد منتقل کنم. عادات و رفتارها در روابط شخصی من ظاهر می شود. منظورم این است که صادق باشیم، همه ما گاهی اوقات در روابطمان بد رفتار می کنیم. هیچ یک از ما از نوسانات خلقی منفی گاه به گاه مصون نیستیم. اما این بهانه ای نیست که ما روزانه با یکدیگر انجام می دهیم.
در طول سالها، از طریق تمرین مربیگری و رویدادهای زنده، به معنای واقعی کلمه با صدها نفر که به دنبال اصلاح یا تقویت روابط خود هستند، کار کردهایم، و چیزهای زیادی در مورد آنچه برای تحقق این امر لازم است یاد گرفتهایم. یکی از مهم ترین درک ها، این واقعیت است که بیشتر مشکلات در روابط ما (اعم از صمیمی و افلاطونی) از همان عادات منفی اولیه و مسائل رفتاری ناشی می شود. در اینجا برخی از رایجترین مواردی که باید از آنها آگاه باشید، را با هم بررسی خواهیم کرد.
واقعا چه عاداتی باعث بروز مشکلات در روابط ما می شوند؟
1. انجام سکوت درمانی
بی توجهی، نادیده گرفتن، کنار گذاشتن، امتناع از تصدیق، و غیره همگی در مجموعه سکوت درمانی هستند. همه انواع رفتارهای بی سر و صدا فقط طرف مقابل را از اختلاف یا مشاجره ای که با او دارید حذف نمی کند، بلکه از نظر احساسی او را از رابطه کنار میگذارد. وقتی عمداً کسی را نادیده می گیرید، واقعاً به او یاد می دهید که بدون شما زندگی کند. اگر این همان چیزی است که می خواهید، در مورد آن شفاف باشید. و اگر نه، دوباره با آنها به روشی سازنده در ارتباط باشید.
2. جلب توجه با شکایت
دیروز با یک دوست جدید هم کلام شدم که از صحبت در مورد جنبه های مثبت زندگی خود امتناع میکرد. پس از گوش دادن به صحبت های او در مورد مشکلات نسبتاً جزئی برای یک ساعت متوالی، در مورد برخی از پروژه های هیجان انگیزی که در حال انجام هستند (که بسیاری از آنها را دارند) پرسیدم. اما او در عرض سه جمله دوباره به شکایت از چیزهای بی اهمیت بازگشت. همه ما باید هر از گاهی مشکلات خود را با دوستان یا غریبه ها در میان بگذاریم، اما عادت نکنید که مکالمات را به محل تخلیه شخصی خود تبدیل کنید. این یک راه آسان برای جلب توجه است، اما در مقابل یک راه ضعیف برای حفظ آن است، و این یک راه بد و بهتر بگویم بیراهه برای مشاهده زندگی شما است.
3. استفاده از اختلافات به عنوان بهانه ای برای محکوم کردن شخصیت افراد
گاهی شکایت ها خوب است. اختلاف نظرها هم مشکلی ندارد. اینها واکنش های طبیعی و صادقانه به تصمیمات یا رفتار یک فرد هستند. اما هنگامی که شکایت ها و اختلافات از کنترل خارج می شود و به جای تصمیمات یا رفتارهای گاه به گاه یک فرد، به حملات بزرگ به کل شخصیت فرد تبدیل می شود، این باعث دردسر و مشکلساز خواهد بود. به عنوان مثال اینگونه فکر کنیم که: "فلان شخص به من زنگ نمی زند، نه به این دلیل که مشغول بوده و فراموش کرده، بلکه به این دلیل که او یک فرد بد، بد قول و خودخواه است." نکته اصلی در اینجا این است که تفاوت زیادی بین اینکه یک فرد چه کسی است و کاری که گاهی اوقات انجام می دهد وجود دارد.
4. تمرکز بر مونولوگ درونی به جای گفتگوی واقعی
"خدایا! چگونه باید پاسخ دهم؟ چه چیزی می توانم بگویم که خوب و هوشمندانه به نظر برسد؟ من واقعاً امیدوارم که آنها فکر کنند من باهوش هستم. میتوانم نمادگرایی را لمس کنم یا به پست مدرنیسم اشاره کنم. صبر کن... آنها از من چه پرسیدند؟" روی حرف ها و نکات طرف مقابل متمرکز بمانید. مردم به ندرت وقتی می گویید "هوم، اجازه دهید یک لحظه به آن فکر کنم" اذیت می شوند. کاملا برعکس، آنها را خوشحال هم میکند، زیرا نشان می دهد که شما مکالمه را جدی می گیرید. اگر پاسخهای خود را در حالی که شخص دیگری در حال صحبت است بنویسید، در واقع فقط نیمی از مکالمه دارید و این معمولاً کاملاً واضح است.
5. استفاده از حرکات (لطیف) نفرت انگیز
نام بردن های مکرر، چشم دوختن، تحقیر کردن، تمسخر، تهدیدهای کودکانه، متلک های بی ادبانه، و غیره. این ژست ها به هر شکلی که باشد، برای یک رابطه سمی هستند، زیرا نفرت را منتقل می کنند. و زمانی که طرف مقابل دائماً این پیام را دریافت می کند که شما از او متنفر هستید، حل کردن مشکلات رابطه، یا تقویت یک رابطه به هر طریقی، تقریبا غیرممکن است.
همچنین بخوانید: روانشناسی توضیح می دهد که چرا نفرت و کینه سلامت روان شما را نابود می کند
6. انجام چند کار در حین تعامل با دیگران
حتی اگر یک چند کاره حرفه ای هستید، اگر با کسی صحبت می کنید، با او صحبت کنید و تمام. گردش آنلاین نکنید، تلویزیون تماشا نکنید، در رسانههای اجتماعی پیمایش نکنید، و غیره. اگر واقعاً وقت صحبت کردن ندارید، صادق باشید و زمان دیگری پیدا کنید یا آن را کوتاه کنید. نکته اصلی این است که هیچ هدیه ای بزرگتر از مهربانی و هیچ ابراز محبت، توجه و مراقبتی بزرگتر از وقت گذاشتن و توجه شما وجود ندارد.
7. بیاعتبار کردن تعارف یا اجبار به تکرار آن با اظهارات متواضعانه
بعد از اینکه کسی از ظاهر شما تعریف می کند میگویید: "اوه، اتفاقا من امروز وحشتناک به نظر می رسم"... یا وقتی افرادی که با آنها هستید می گویند که شما در کاری یا چیزی خوب هستید میگویید:"من واقعاً در چنین چیزهایی که میگویید خوب نیستم" ... این کار را با خود و دیگران انجام ندهید. این رفتار تملق آمیز یا مفید نیست. با اظهار نظرهای متواضعانه، اساساً طرف مقابل را مجبور می کنید تعریف خود را تکرار کرده یا از آن دفاع کند، که این کار خیرخواهانه ای نیست. وقتی از شما تعریف و تمجید می شود، گفتن «متشکرم» کاملاً خوب و کافی است. این به معنی پر افاده بودن نیست، فقط یک ادب اولیه است.
8. نگه داشتن گذشته در برابر افرادی که «بخشیده شده اند»
اگر کسی که دوستش دارید یا به او اهمیت می دهید مرتکب اشتباهی می شود و شما تصمیم می گیرید که او را ببخشید، اعمال شما باید حرفتان را تقویت کند. به عبارت دیگر، بگذارید گذشته ها گذشته باشند. از اشتباهات گذشته آنها برای توجیه مستمر عدالت فعلی خود استفاده نکنید. وقتی دائماً از اشتباهات گذشته شخصی استفاده میکنید تا خود را «بهتر» از او نشان دهید («من بهتر از شما هستم، زیرا برخلاف شما، در گذشته XYZ را انجام ندادم.»)، این یک وضعیت باخت و باخت در بلند مدت است.
همچنین بخوانید: فلسفه بخشش: بخشیدن واقعی چیست و چگونه مردم را ببخشیم
9. اعمال نفوذ یا پذیرش باج گیری عاطفی
باجگیری عاطفی زمانی اتفاق میافتد که کسی دقیقاً همان کاری که شما میخواهید را انجام ندهد، و شما در مقابل مجازات عاطفی را علیه او اعمال میکنید. شرط اصلی در اینجا این است که طرف مقابل شما رفتار خود را برخلاف میل خودش در نتیجه باج گیری عاطفی تغییر دهد. بدون باجگیری عاطفی، او متفاوت زندگی میکند، اما از مجازات شما میترسد و بنابراین تسلیم میشود. اگر دو نفر به همدیگر اهمیت میدهند و میخواهند رابطهای سالم داشته باشند، قطعاً باید هردوی آنها اجازه داشته باشند که همه احساسات خود را آشکارا به یکدیگر منتقل کنند، نه فقط احساسات مثبت و موافق را. اگر این اجازه داده نشود یا از آن حمایت نشود - اگر یک یا هر دو نفر به خاطر صداقت خود از مجازات یا تنبیه شدن می ترسند - دروغ و فریب به تدریج آشکار می شود.
به یاد داشته باشید، همه ما مسئولیت داریم که از تقویت رابطه حمایت کنیم
همانطور که در مورد عادات اجتماعی منفی بالا فکر می کنید، تمام تلاش خود را بکنید تا همه چیز را در چشم انداز نگه دارید. اگر یک یا چند نفر از چنین افرادی را در روابط خود می شناسید، از از نشانه رفتن انگشت تقصیر به سمت آنها خودداری کنید. کمی مسئولیت بپذیرید تا بتوانید خود را در موقعیتی قرار دهید که تغییرات مثبتی ایجاد کنید. به خود یادآوری کنید که وقتی 100٪ مسئولیت در یک مشکل یا اختلاف رابطه را انکار می کنید، تنها کاری که واقعا انجام می دهید مقصر دانستن طرف مقابل است. شما در واقع می گویید: "مشکل اینجا هرگز من نیستم و همیشه تو مقصر هستی." این انکار مسئولیت معمولاً همه چیز را تشدید می کند، زیرا در پی آن یک شکست کامل و مطلق ارتباطات وجود دارد.
نکته کلیدی برای درک این است که شما یک انتخاب دارید. یا تصمیم میگیرید با شخص دیگری در ارتباط باشید یا نه. اگر تصمیم به حضور دارید، پس مسئولیت آن بر عهده شماست. انکار این بدان معنی است که تمام قدرت خود را به طرف مقابل می سپارید - شما قربانی او هستید، صرف نظر از شرایط (مثبت یا منفی)، زیرا 100٪ مسئولیت رابطه ای که با آن شخص دارید را به او داده اید. بنابراین باز هم، حتی زمانی که رفتاری که باعث ایجاد مشکل در رابطه می شود متعلق به طرف مقابل باشد، تنها راه برای یافتن زمینه مشترک، یا به سادگی ایجاد یک مرز سالم و فضای بیشتر برای خود، این است که ابتدا این واقعیت را درک کرده باشید که مسئولیت رسیدگی به آن را به عهده دارید.
و همچنین به خاطر داشته باشید که وقتی دوستی، ازدواج، فرزندپروری و غیره شما دشوار می شود، نشانه فوری این نیست که شما آن را اشتباه انجام داده یا می دهید. این روابط صمیمی و پیچیده زمانی سختتر هستند که شما آنها را به درستی انجام دهید - زمانی که در حال اختصاص زمان، سازش، گفتگوهای سخت و فداکاریهای روزانه هستید.
روابط طولانی مدت سالم همیشه شگفت انگیز است، اما نگه داشتن آن به ندرت برای تمام ساعات روز و تمام روزهای هفته و تمام هفتههای ماه و... آسان است. مقاومت در برابر زمانهای سخت و دیدن آنها بهعنوان مدرکی فوری مبنی بر اینکه چیزی اشتباه است، یا اینکه با فرد اشتباهی در ارتباط هستید، فقط مشکلات را تشدید میکند. در مقابل، یافتن صبر و حوصله برای در نظر گرفتن چالشها به عنوان فرصتی برای همکاری با یکدیگر، احتمالاً به رابطه شما انرژی و قدرت لازم برای فراتر رفتن از مشکلات و حتی قویتر شدن در درازمدت میدهد.
و در نهایت، هماهنگ کردن احساسات و نیازهای خود را تمرین کنید. به زمان ها و شرایطی که از برآورده کردن نیازهای دیگران ناراحت هستید توجه کنید. به تدریج با نه گفتن به درخواست های بی دلیل که باعث رنجش شما می شود، مرزهای سالم و معقول ایجاد کنید. البته در ابتدا این کار سخت خواهد بود زیرا ممکن است احساس خودخواهی به شما دست دهد. اما اگر تا به حال با هواپیما پرواز کرده اید، می دانید که مهمانداران هواپیما به مسافران دستور می دهند قبل از مراقبت از دیگران، حتی فرزندان خود، ماسک های اکسیژن خود را بگذارند. چرا؟ زیرا اگر ناتوان هستید نمی توانید به دیگران کمک کنید. در درازمدت، ایجاد و اجرای پیشگیرانه مرزهای سالم و معقول در روابط خود یکی از خیریه ترین کارهایی است که می توانید هم برای خود و هم برای کسانی که به آنها اهمیت می دهید انجام دهید.
حالا نوبت شماست…
بله، نوبت شماست که اقدام کنید و آگاهی سالمی نسبت به اینکه چگونه خود را در روابطتان نشان می دهید به ارمغان بیاورید. اما قبل از رفتن، لطفاً کمی وقت بگذارید و نظر خود را در مورد این مقاله به ما بگویید. نظرات شما برای ما مهم است.
درود بر شما و سپاس از اشتراک گذاری دیدگاه جدید و فوق العاده ریزبینی ارائه نموده با دقت و درایت ( در اشتراک گذاری،تفهیم،انتقال و ... )موجب ارتقاء سطح سلامت جامعه می باشد. جامعه امروز نیازمند دیدگاه های اینچنینی برای عبور از بحران جاری می باشد. زنده باشید و تندرست ????