دنیای موسیقی درمانی
منو
جستجو
خانه
انجام جستجو
انصراف
دنیای موسیقی درمانی
موسیقی برای زندگی بهتر
صفحه اصلی مطالب و مقالات دنیای موسیقی درمانی

12 دلیل اینکه زنان به رابطه خود پایان می دهند (حتی اگر هنوز عاشق باشند)

عشق، کلمه ای به همان سادگی که پیچیده است، همه را لمس می کند. اگر در حال خواندن این مطلب هستید، به احتمال زیاد احساساتی که در روابط به وجود می آید را تجربه کرده اید. شما درک می کنید که عشق فقط یک احساس نیست، بلکه سفری است که می تواند هم هیجان انگیز و هم چالش برانگیز باشد. با این حال، زمانی در زندگی بسیاری از زنان فرا می رسد که تصمیم دشوار برای پایان دادن به یک رابطه مطرح می شود، حتی زمانی که عشق هنوز وجود دارد.

چرا این اتفاق می افتد؟ چرا یک زن در حالی که هنوز عاشق است از یک رابطه دور می شود؟ دلایل به اندازه افراد درگیر متفاوت است. با این حال، آنها اغلب از یک درک عمیق شخصی و یک ضرورت عاطفی سرچشمه می گیرند. این تصمیمی است که به سادگی انجام نمی‌شود، و اغلب عوامل زیادی فراتر از دیدگاه ساده‌گرایانه عشق به آن فشار می‌آورد.

فهرست عناوین
12 دلیل اینکه زنان به رابطه خود پایان می دهند (حتی اگر هنوز عاشق باشند)

توجه: اگر می خواهید بدانید که چرا مردان رابطه را ترک می کنند، لطفاً مقاله ما در مورد این موضوع را بررسی کنید.

 

12 دلیل اینکه زنان وقتی عاشق هستند باز هم به روابط خود پایان می دهند

در اینجا دوازده دلیل دلخراش اینکه چرا زنان گاهی اوقات رابطه خود را تمام می‌کنند را با هم بررسی می‌کنیم:

 

1- زنان وقتی از نظر عاطفی جدا می شوند ممکن است به روابط خود پایان دهند

همانطور که در زندگی سفر می کنید، تجربیات شما اغلب به روش های غیرمنتظره‌ای شما را شکل می دهد. رشد شخصی یک جنبه زیبا، هرچند پیچیده، از انسان بودن است. این رشد گاهی اوقات می تواند منجر به یک چرخش غیرمنتظره شده و دوری عاطفی ایجاد کند. این بخاطر کاهش عشق نیست؛ بلکه بخاطر چگونگی تکامل شما و شریک زندگیتان است. این به دلیل اهداف، علایق و ارزش‌هایی است که زمانی کاملاً همسو بودند و اکنون از هم جدا شده‌اند.

زمانی را تصور کنید که برای اولین بار عاشق شدید: به نظر می رسید آن رویاها و برنامه های مشترک در حال انجام است. با این حال، با گذشت زمان، ممکن است علایق جدیدی را کشف کنید، یا ممکن است شغلتان به سمتی برود که پیش‌بینی نمی‌کردید. سبک زندگی ای که زمانی به آن میل داشتید دیگر با فردی که تبدیل شده اید متناسب نیست. این تغییرات طبیعی هستند اما می توانند شکافی در رابطه شما ایجاد کنند. دو درختی که در کنار هم رشد می‌کنند را در نظر بگیرید. با گذشت زمان، ممکن است شاخه های این دو درخت - نه از روی انتخاب، بلکه صرفاً به دلیل ماهیت آنها - در جهات مختلف کشیده شوند.

شناخت و تصدیق این واگرایی بسیار مهم است. این شامل درون نگری عمیق و ارتباط صادقانه با شریک زندگی شما است. گاهی می توان این اختلافات را آشتی داد و نقاط مشترک جدیدی پیدا کرد. با این حال، مواقعی نیز وجود دارد که شکاف بیش از حد گسترده می‌شود و سالم‌ترین تصمیم برای هر دو این است که راه خود را جدا کنند و به طرف مقابل اجازه دهند که مسیر رشد منحصر به فرد خود را به طور کامل دنبال کند.

 

 

2- ممکن است زوجین دچار اختلال کامل در ارتباط شده باشند

کلید هر رابطه قوی ارتباط است. این پلی است که دنیای شما را به شریک زندگی‌تان متصل می کند. اما وقتی آن پل شروع به فرو ریختن کند چه اتفاقی می افتد؟ شکست ارتباطات یک دلیل رایج و در عین حال عمیق برای این است که چرا روابط با چالش مواجه می شوند. وقتی نمی توانید افکار، احساسات و نیازهای خود را به طور مؤثر به اشتراک بگذارید، سوء تفاهم ها و ناامیدی ها بیشتر می شوند.

ارتباط را مانند رودخانه ای روان بین دو قلب تصور کنید. اگر این جریان مسدود شود، ارتباط عاطفی شروع به خشک شدن می کند. شاید نگرانی‌هایتان را آشکارا مطرح نمی‌کنید، یا وقتی سعی می‌کنید صحبت کنید، به جای تفاهم، منجر به مشاجره می‌شود. با گذشت زمان، این شکست می تواند حتی زمانی که با هم هستید احساس تنهایی و انزوا را ایجاد کند. ممکن است احساس کنید با غریبه‌ای زندگی می‌کنید که دیگر عمق روح شما را درک نمی‌کند.

پرداختن به مسائل ارتباطی اغلب نیازمند تلاش آگاهانه هر دو طرف است. این به معنی گوش دادن فعال، نشان دادن همدلی، و بیان واضح و مهربانانه خود است. راهنمایی حرفه ای مانند زوج درمانی نیز می تواند ابزار ارزشمندی باشد. با این حال، اگر تلاش ها برای احیای ارتباط به طور مداوم شکست بخورد، ممکن است رابطه با وجود عشق به پایان برسد.

 

3- زنان به دلیل عدم حمایت عاطفی به روابط خود پایان می دهند

در معماری یک رابطه، حمایت عاطفی یکی از رشته هایی است که آن را قوی و پر جنب و جوش نگه می دارد. این چیزی بیش از حضور فیزیکی است. این به معنای در کنار هم بودن از نظر احساسی در بالا و پایین های زندگی است. فقدان حمایت عاطفی باعث می شود زنان حتی در یک رابطه متعهدانه احساس تنهایی و بی ارزشی کنند.

حمایت عاطفی آرامشی است که زوجین با دانستن اینکه شریک زندگی‌شان معتمد، تشویق کننده و پناهگاه آنهاست، احساس راحتی می کنند. این شامل درک، شفقت و علاقه واقعی به رفاه یکدیگر است. وقتی این حمایت کاهش می‌یابد، ممکن است احساس کنید که مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اید. در این وضعیت، رابطه گرما و امنیت خود که برای رشد عشق ضروری است را از دست می دهد.

پرداختن به این شکاف مستلزم گفتگوهای باز در مورد نیازهای عاطفی یکدیگر است. این مهم است که احساسات خود و آنچه که از شریک زندگی خود نیاز دارید را به او منتقل کنید. با این حال، فرض کنید دائماً خود را بدون حمایت عاطفی می‌بینید، و همه تلاش‌ها برای رسیدگی به آن بیهوده به نظر می‌رسند. در این صورت، ممکن است این وضعیت باعث شود که در مورد دوام رابطه تجدید نظر کنید.

 

اعتماد پایه و اساس هر رابطه قوی است.

 

4- زوج ها ممکن است مسائل و مشکلات مربوط به اعتماد را ایجاد کنند

اعتماد پایه و اساس هر رابطه قوی است. این به معنای اعتقاد به یکپارچگی، قدرت و وفاداری پیوند شماست. وقتی اعتماد شکسته می شود، هسته اصلی رابطه را متزلزل می کند. نقض اعتماد می تواند اشکال مختلفی داشته باشد: خیانت، عدم صداقت، یا کوتاهی مداوم در عمل به وعده ها. این اقدامات باعث ایجاد ترک هایی در فونداسیون رابطه می شود که تعمیر آن ها مشکل است.

بازسازی اعتماد نیازمند زمان، صبر و تلاش مداوم است. این مستلزم این است که با اعمال، نه فقط با کلمات، ثابت کنید که متعهد به بازیابی آنچه از دست داده اید هستید. با این حال، این روند می تواند فوق العاده چالش برانگیز باشد. آسیب و خیانت ممکن است مدت‌ها پس از حادثه باقی بماند و بر هر تعاملی سایه‌ای از شک ایجاد کند. در این صورت ممکن است شما اعمال و انگیزه های شریک زندگی خود را زیر سوال ببرید، که این منجر به چرخه ای از سوء ظن و درگیری می‌شود.

در مواردی که با وجود تلاش واقعی نمی توان اعتماد را به رابطه بازگرداند، ممکن است رابطه به پایان خود نزدیک شده باشد. این به خصوص زمانی که عشق هنوز بخشی از معادله است، یک تصمیم دشوار و دردناک می‌باشد. با این حال، حفظ یک رابطه بدون اعتماد مانند نگه داشتن در خانه ای است که پایه و اساس آن در حال فروپاشی است - در نهایت، ممکن است مجبور شوید برای امنیت و رفاه خود کنار بروید.

 

همچنین بخوانید: 10 راه برای ایجاد اعتماد در رابطه زناشویی

 

5- زنان ممکن است اولویت های زندگی متفاوتی نسبت به شریک زندگی خود داشته باشند

اولویت ها و برنامه های مختلف زندگی می تواند به طور قابل توجهی بر سلامت یک رابطه تأثیر بگذارد. این واگرایی ممکن است به اهداف شغلی، محل زندگی، داشتن فرزند یا نحوه گذراندن زمان با هم مربوط باشد. وقتی این جنبه‌های اساسی زندگی شما با شریک زندگی‌تان هماهنگ نباشد، می‌تواند حسی از زندگی موازی اما مجزا ایجاد کند.

تصور کنید تعطیلاتی را برنامه ریزی کنید که در آن یکی می خواهد از کوه ها بالا برود در حالی که دیگری رویای سواحل آرام را در سر می پروراند. به طور مشابه، یکی ممکن است پیشرفت شغلی که مستلزم تحرک و انعطاف است را در اولویت قرار دهد در حالی که دیگری مشتاق ثبات و ریشه های جامعه است. این تفاوت ها به معنای کمبود عشق نیست. بلکه منعکس کننده مسیرهای فردی است که در نوع خود منحصر به فرد و معتبر می‌باشند. پیمایش در این مورد می تواند چالش برانگیز باشد. این نیاز به گفتگوهای صادقانه و گاهی سازش های دشوار دارد.

با این حال، زمانی فرا می رسد که ممکن است در آن سازش به معنای قربانی کردن جنبه های اصلی شخصیت شما و آنچه از زندگی می خواهید باشد. بسیاری از زنان برای پایان دادن به رابطه در این دوراهی انتخاب سختی دارند. اگرچه این تصمیم دردناک است، اما ناشی از درک عمیق ارزش خود و میل به زندگی است که واقعاً با آرزوهای فرد طنین انداز می شود.

 

 

6- زوج ها ممکن است مشکلات صمیمیت فیزیکی و عاطفی داشته باشند

صمیمیت فیزیکی و عاطفی رشته هایی هستند که نقش و نگار یک رابطه را می بافند و یک ارتباط عمیق و رضایت بخش ایجاد می کنند. صمیمیت فیزیکی فقط در مورد تعاملات جنسی نیست. همچنین در مورد لمس ها، حرکات و در آغوش گرفتن غیرجنسی است که حس نزدیکی را تقویت می کند. از سوی دیگر، صمیمیت عاطفی مربوط به آسیب‌پذیری، به اشتراک گذاشتن درونی‌ترین افکار و احساسات و دیده شدن و درک واقعی شریک زندگی‌تان است.

هنگامی که هر یک از این اشکال صمیمیت شروع به کاهش می کند، می تواند در رابطه خلاء ایجاد کند. ممکن است به صورت احساس قطع ارتباط در هنگام نزدیکی فیزیکی یا تنهایی حتی زمانی که با هم هستید ظاهر شود. چنین مسائلی اغلب نشانه‌های مشکلات اساسی عمیق‌تر هستند - شاید مسائل شخصی حل‌نشده، چالش‌های سلامتی یا موانع عاطفی که در طول زمان ایجاد شده‌اند.

پرداختن به این مسائل صمیمیت نیازمند صبر، درک و اغلب کمک حرفه ای مانند زوج درمانی یا مشاوره فردی است. با این حال، اگر تلاش‌ها برای احیای صمیمیت به ثمر نرسد، یا اگر یکی از شریک‌ها تمایلی به مشارکت در این فرآیند نداشته باشد، می‌تواند منجر به از هم گسیختگی تدریجی رابطه شود. در چنین مواقعی با وجود عشق، فقدان صمیمیت می تواند به عاملی تعیین کننده در تصمیم به جدایی زنان تبدیل شود.

 

همچنین بخوانید: چگونه صمیمیت عاطفی را در ازدواج خود افزایش دهیم؟

 

7- برخی از زوج ها به دلیل اختلافات حل نشده به روابط خود پایان می دهند

وقتی تعارض ها به طور سالم حل شوند، می توانند یک رابطه را تقویت کنند. با این حال، هنگامی که حل نمی شوند، مانند یک سم عمل می کنند و به شکلی آهسته و پیوسته پایه های اعتماد، احترام و عشق را از بین می برند. این درگیری‌ها می‌تواند از اختلافات جزئی تا بحث‌های بزرگ متغیر باشد و ماهیت حل‌نشده آن‌ها می‌تواند منجر به ایجاد خشم و آسیب شود.

تعارضات حل نشده می تواند جنبه های مثبت رابطه شما را تحت الشعاع قرار دهد. آنها مانعی برای ارتباط موثر ایجاد می کنند، لذت بردن از همراهی یکدیگر را سخت می کنند و می توانند منجر به تنش و ناراحتی شوند.

مقابله با این تعارضات مستلزم تمایل به گوش دادن، سازش و گاهی موافقت با جریان مخالف است. این مستلزم توانایی قرار دادن سلامت رابطه بالاتر از نیاز به حق و درست بودن خود است. با این حال، اگر تعارضات علیرغم تلاش برای حل آنها حل نشده باقی بمانند، می توانند محیطی ایجاد کنند که در آن عشق برای زنده ماندن تلاش کند. در این شرایط، بسیاری از زنان قدرت دور شدن را پیدا می‌کنند و به دنبال فضایی برای یافتن آرامش و هماهنگی هستند.

 

8- زنان ممکن است بخاطر استرس های مالی قابل توجهی که دارند به روابط پایان دهند

مسائل مالی اغلب به عنوان یکی از دلایل اصلی استرس در روابط ذکر می شود. وقتی دو نفر کنار هم می آیند، عادات مالی، باورها و اهدافشان با هم ادغام شده و گاهی منجر به اختلاف قابل توجهی می شود. تفاوت در عادات خرج کردن، سطح درآمد، بدهی یا اهداف مالی می تواند یک جریان پنهان دائمی تنش ایجاد کند. به عنوان مثال، یکی از زوجین ممکن است اهل پس انداز بوده و به طور دقیق برای آینده برنامه ریزی کند، در حالی که دیگری ممکن است معتقد به زندگی در لحظه باشد و آزادانه تر خرج کند. این رویکردهای متضاد می تواند منجر به سوء تفاهم ها و بحث های مکرر شود.

استرس زمانی تشدید می‌شود که فشارهای مالی خارجی، مانند از دست دادن شغل، هزینه‌های غیرمنتظره، یا رکود اقتصادی وارد عمل شوند. این موقعیت‌ها انعطاف‌پذیری مالی و توانایی زوجین را برای همکاری با یکدیگر برای عبور از زمان‌های سخت آزمایش می‌کنند. وقتی اختلافات بر سر مسائل مالی مکرر و حل نشدنی می شود، می تواند منجر به شکست در سایر زمینه های رابطه شود.

پرداختن به استرس مالی در یک رابطه مستلزم ارتباط باز و صادقانه در مورد پول، تعیین اهداف مشترک و گاهی مشاوره گرفتن از مشاوران مالی است. با این حال، اگر شکاف های مالی بیش از حد عمیق باشد و تلاش ها برای پل زدن آنها با شکست مواجه شود، فشار می تواند طاقت فرسا شود. در این سناریوها، برخی از زنان به این نتیجه می‌رسند که بهترین راه رو به جلو دور شدن از رابطه است و به دنبال موقعیتی می‌گردند که هماهنگی مالی و درک بیشتر با ارزش‌ها و نیازهای آنها هماهنگ باشد.

 

9- ممکن است زوجین با فشارهای خانوادگی و اجتماعی مواجه شوند

نمی توان تأثیر خانواده و محافل اجتماعی بر یک رابطه را نادیده گرفت. فشارهای بیرونی، چه از جانب اعضای خانواده، دوستان، یا انتظارات اجتماعی، می تواند به طور قابل توجهی بر پویایی یک رابطه تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، تفاوت در زمینه های فرهنگی یا مذهبی، انتظارات خانواده در مورد ازدواج یا فرزندان، یا حتی هنجارهای اجتماعی در مورد نقش ها در یک رابطه می تواند استرس و تعارض ایجاد کند.

این فشارها می تواند به طرق مختلف ظاهر شود. به عنوان مثال، آنها می توانند به نظرات ظریف و توصیه های ناخواسته برای عدم تایید یا دخالت آشکار منجر شوند. مقابله با این تأثیرات خارجی مستلزم یک جبهه متحد به عنوان یک زوج، با مرزهای روشن و حمایت متقابل است. با این حال، زمانی که فشار بیش از حد شدید می شود، یا زمانی که یکی از زوجین به طور مداوم تسلیم تأثیرات خارجی بر رابطه می شود، می تواند منجر به رنجش و انزوا شود.

پیمایش در این پویایی‌های پیچیده شامل بحث‌های باز، جستجوی تفاهم و سازش، و گاهی اوقات مشاوره خانواده است. با این حال، اگر فشارهای خارجی آنقدر قوی باشد که شروع به دیکته کردن شرایط رابطه کند یا اگر حمایت از طرف شریک زندگی وجود نداشته باشد، یک زن ممکن است رابطه را دوباره ارزیابی کند. در چنین مواردی، تصمیم گیری برای پایان دادن به رابطه اغلب بخاطر حفظ رفاه و جستجوی شراکتی است که بتواند در برابر تأثیرات خارجی مقاومت کند.

 

10- زنان ممکن است احساس عدم قدردانی کنند

احساس قدردانی، به ویژه در روابط صمیمی یک نیاز اساسی انسان است. قدردانی در یک رابطه به معنای شناخت و ارزش گذاری برای مشارکت، کیفیت و تلاش یکدیگر است. این در مورد احساس دیده شدن، شنیده شدن و ارزش گذاری است. وقتی قدردانی کم باشد، می تواند منجر به احساس بدیهی انگاشتن، کاهش عزت نفس و کاهش حس مشارکت در رابطه شود.

فقدان قدردانی می تواند مانند نادیده گرفتن اعمال کوچک مهربانی، ناتوانی در تشخیص فداکاری ها یا تلاش ها، یا حمایت نکردن در طول رویدادهای مهم زندگی ظریف باشد. این حذفیات کوچک می توانند در طول زمان انباشته شوند و یک قطع ارتباط و نارضایتی عمیق ایجاد کنند.

برای پرداختن به این موضوع، ضروری است که نیاز خود برای سپاسگزاری و ابراز قدردانی از یکدیگر را به طور منظم تمرین کنید. با این حال، اگر تلاش‌ها برای تقویت قدردانی یک طرفه باشد یا عدم تصدیق ادامه یابد، می‌تواند باعث شود که زن احساس بی‌ارزشی و مورد بی‌اعتنایی بودن داشته باشد. در چنین شرایطی، علیرغم وجود عشق، فقدان قدردانی می تواند دلیلی اساسی برای تصمیم گیری زنان برای پایان دادن به رابطه باشد. چنین زنی در جستجوی شراکتی که در آن ارزش و مشارکت او به طور کامل به رسمیت شناخته شده و تجلیل شود، رابطه خود را تمام می‌کند.

 

11- ممکن است زوجین سبک های فرزندپروری بسیار متفاوتی داشته باشند

هنگامی که در یک رابطه زوجین به والدین تبدیل می شوند، بعد جدیدی به آنها معرفی می شود که می تواند غنی و چالش برانگیز باشد. سبک‌های مختلف فرزندپروری می‌تواند منبع مهمی از تعارض باشد. برای مثال، یکی از والدین ممکن است به رویکردی منظم تر و ساختارمندتر اعتقاد داشته باشد، در حالی که دیگری سبکی ملایم و درک کننده را ترجیح می دهد. این تفاوت ها می تواند منجر به اختلاف نظر در تصمیم گیری های روزمره و ایجاد سردرگمی و ناهماهنگی برای فرزندان شود.

کلید حرکت در سبک های مختلف فرزندپروری، یافتن زمینه های مشترک و ارائه یک جبهه متحد است. این اغلب شامل بحث‌های باز، دیدگاه‌های احترام متقابل و تمایل به سازش است. با این حال، زمانی که این اختلافات فاحش هستند، و تلاش برای پل زدن آنها با شکست مواجه می شود، می تواند منجر به اختلافات مداوم و یک محیط خانه پرتنش شود.

در برخی موارد، نابرابری در رویکردهای فرزندپروری منعکس کننده مسائل عمیق تر در رابطه مانند ارزش های متفاوت یا شکست های ارتباطی است. زمانی که این اختلافات بیش از حد عمیق شده و روی رفاه فرزندان و پویایی خانواده تأثیر بگذارد، می تواند برای یک زن به عامل محرکی برای پایان دادن به رابطه تبدیل شود.

 

12- ممکن است زوجین با سوء مصرف مواد یا رفتارهای اعتیادآور روبرو شوند

سوء مصرف مواد یا رفتارهای اعتیادآور توسط هر یک از طرفین می تواند فشار زیادی بر رابطه وارد کند. این تأثیرات چند وجهی است و بر اعتماد، امور مالی، زندگی روزمره و رفاه عاطفی تأثیر می گذارد. فردی که بر خلاف شریک زندگی خود معتاد نیست اغلب خود را در نقش مراقبت کننده می بیند و با رفتار غیرقابل پیش بینی، فشار مالی و آشفتگی عاطفی روبرو می شود. رفتار اعتیاد آور به یک فیل در اتاق تبدیل می شود و همه چیز را تحت الشعاع قرار می دهد.

رسیدگی به سوء مصرف مواد مستلزم مداخله حرفه ای است. همچنین نیازمند تعهد قوی از سوی فرد معتاد برای جستجوی درمان و ادامه دادن آن است. با این حال، این سفر چالش برانگیز است و عود کردن مشکل می تواند در آن رایج باشد. برای کسی که همسری معتاد دارد، این شامل تعادل ظریف حمایت، تعیین مرزها و محافظت از سلامت روانی و عاطفی خود است.

زمانی که سوء مصرف مداوم مواد یا رفتارهای اعتیاد آور بدون بهبود یا تمایل به درخواست کمک ادامه یابد، می تواند منجر به وضعیت غیرقابل دفاع برای طرف مقابل شود. در این موارد، علیرغم وجود عشق، زنان اغلب بخاطر نیاز به حفظ خود و میل به یک محیط زندگی پایدار و سالم به رابطه خود پایان می‌دهند.

 

 

آخرین افکار در مورد اینکه چرا زنان عاشق به روابط خود پایان می دهند

این مسائل نشان دهنده ماهیت چند وجهی روابط است و توضیح می دهد که چرا زنان در حالی که هنوز عاشق هستند، روابط را ترک می کنند.

تصمیم گیری برای پایان دادن به یک رابطه، به خصوص زمانی که هنوز عشق وجود دارد هرگز آسان نیست. اغلب احساس عمیق از دست دادن و البته در مقابل، شجاعت و خودآگاهی با آن همراه است. این بدان معنا است که گاهی اوقات شجاعانه ترین کاری که می توانید انجام دهید این است که راهی را انتخاب کنید که به رشد شخصی و شادی منتهی شود، حتی اگر به معنای دور شدن از یک عزیز باشد.

به یاد داشته باشید، اگر در موقعیتی قرار گرفتید که با وجود اینکه هنوز عاشق هستید، به پایان دادن به یک رابطه فکر می کنید، تنها نیستید. بسیاری قبل از شما این راه را پیموده اند و در تجربیات آنها قدرت و خرد وجود دارد. رفاه خود را در اولویت قرار دهید، از دوستان، خانواده یا متخصصان حمایت بخواهید و به توانایی خود در تصمیم گیری درست اعتماد کنید.

 

منبع

اشتراک گذاری این مطلب
نظرات شما :
کد امنیتی
مطالب و مقالات دنیای موسیقی درمانی
راهکارهایی برای بالا بردن کیفیت زندگی
برای خرید سریع این محصول شماره همراه خود را وارد کنید :
برای دانلود این پادکست و دسترسی آنلاین به همه پادکست‌ها عضو دنیای موسیقی درمانی شوید و اگر عضو هستید وارد حساب کاربری خود شوید