دنیای موسیقی درمانی
منو
جستجو
خانه
انجام جستجو
انصراف
دنیای موسیقی درمانی
موسیقی برای زندگی بهتر
صفحه اصلی مطالب و مقالات دنیای موسیقی درمانی

10 نوع شریک زندگی سمی در یک رابطه

درک و شناخت الگوهای حاکم بر روابط ما برای خوشبختی مان ضروری است. بخش قابل توجهی از این درک شامل شناسایی همسر یا شریک زندگی سمی در روابط است. اما چرا این موضوع مهم است؟ شناسایی این الگوها اولین قدم خوب برای حفظ مرزهای سالم است که برای بهزیستی عاطفی ما حیاتی می باشد.

وقتی در مورد روابط سمی صحبت می کنیم، منظور فقط تعاملات منفی آشکار نیست. گاهی اوقات، این رفتارهای ظریف و تدریجی در حال تشدید است که می تواند آسیب زاترین فاکتور باشد. با آگاهی از این الگوها می توانید تصمیمات آگاهانه ای در مورد روابط خود بگیرید. بنابراین، می توانید اطمینان حاصل کنید که آنها به جای اینکه از زندگی شما کم کنند، نقش مثبتی در آن دارند.

فهرست عناوین
10 نوع شریک زندگی سمی در یک رابطه

 

در مورد انواع پارتنرهای سمی چه چیزی باید بدانید؟

1- همسری که کنترل کننده است

آیا تا به حال احساس کرده اید که کسی سعی می کند تمام جنبه های زندگی شما را کنترل و هدایت کند؟ این ویژگی یک شریک زندگی کنترل کننده در یک رابطه است. چنین شرکای زندگی سمی اغلب در ابتدا مراقب و محافظ هستند. با این حال، نیاز آنها به مدیریت همه چیز، از نحوه لباس پوشیدن گرفته تا افرادی که با آنها وقت می گذرانید، می تواند به سرعت خفه کننده شود. آنها ممکن است رفتار خود را به نفع خود توجیه کنند، اما در نهایت این به معنی نیاز آنها به کنترل است.

این نوع کنترل اغلب به دستکاری عاطفی منجر می شود. اگر تا به حال عباراتی مانند "اگر واقعاً من را دوست داشتی، این کار را نمی کردی" را شنیده اید، از ابتدا با این دستکاری روبرو شده اید. این تاکتیکی است که برای بازی کردن با احساسات شما طراحی شده و اغلب باعث می‌شود که به خاطر ابراز استقلال خود احساس گناه کنید. تأثیر بر عزت نفس در اینجا قابل توجه است - ممکن است به تصمیمات خود شک کنید و احساس کنید برای تأیید و هدایت به شریک زندگی خود متکی هستید. این مکانی مخاطره آمیز برای عزت نفس شما است و می تواند بر سلامت روان‌تان تأثیر بگذارد.

 

همچنین بخوانید: 10 چیزی که دستکاری‌کنندگان برای جلب اعتماد شما می‌گویند

 

2- شریک زندگی که به دنبال گسلایتینگ است

اکنون، بیایید در مورد اصطلاحی صحبت کنیم که ممکن است در فرهنگ عامه شنیده باشید - گسلایت. این اصطلاح از یک نمایشنامه (و بعداً یک فیلم) در سال 1938 با عنوان "گسلایت" سرچشمه می گیرد، که در آن شوهری همسرش را فریب می دهد تا فکر کند او در حال از دست دادن عقل خود است. در روابط، یک گسلایتر به طور مشابه عمل می کند. چنین افراد سمی حقایق را تحریف می‌کنند، چیزهایی که گفته‌اند یا انجام داده‌اند را انکار می‌کنند، و سرزنش‌ها را به شما منتقل می‌کنند تا شما را وادار کنند که واقعیت و قضاوت خود را زیر سوال ببرید.

تأثیر روانشناختی گسلایتینگ عمیق است. این تاکتیک منفی و سمی باعث فرسایش قابل توجه اعتماد به نفس و شک به خود می شود. ممکن است دائماً حافظه یا درک خود از وقایع را زیر سوال ببرید، که می تواند به طرز باورنکردنی گیج کننده و ناراحت کننده باشد. این کاهش اعتماد به نفس فقط در رابطه شما باقی نمی ماند. می تواند به سایر بخش های زندگی‌تان نفوذ کند و بر کار، دوستی ها و روابط با خودتان تأثیر بگذارد. تشخیص گسلایتینگ بسیار مهم است زیرا یک شکل ظریف و در عین حال عمیقاً مضر سوء استفاده عاطفی است.

 

 

3- پارتنر خودشیفته

وقتی به خودشیفتگی در روابط فکر می کنیم، اغلب تصاویری از فردی که بیش از حد مغرور یا خود شیفته است به ذهن متبادر می شود. با این حال، در زمینه یک رابطه، خودشیفتگی عمیق تر از غرور است. یک شریک زندگی خودشیفته احساس کاذبی از مهم بودن خود دارد. این افراد همچنین نیاز مفرط به توجه و تحسین داشته و با دیگران همدلی ندارند. دنیای آنها حول نیازها، خواسته ها و اهدافشان می چرخد.

این شریک زندگی سمی به شما این حس را می دهد که بیشتر یک اکسسوری و وسیله هستید تا شریک زندگی. فقدان همدلی آنها به این معنی است که نیازها و احساسات‌شان اغلب نادیده گرفته می شود. بحث‌های بین شما ممکن است همیشه به سمت آن‌ها برگردد و دستاوردهای شما کم‌اهمیت شمرده شوند. این فقط به معنی خودخواهی ساده نیست؛ بی اعتنایی مداوم به احساسات شما، احترام متقابل و درک حیاتی در هر رابطه سالم را از بین می برد.

 

4- شریک زندگی که بیش از حد حسود است

حسادت می تواند بخشی طبیعی از یک رابطه باشد. با این حال، هنگامی که حسادت بیش از حد رشد می کند، می تواند نشانه ای از ناامنی عمیق باشد. یک شریک زندگی به شدت حسود فقط برای رقبای عاشقانه بالقوه احساس خطر نمی کند. اغلب، آنها تقریباً همه افراد زندگی شما را به عنوان یک تهدید بالقوه برای رابطه درک می کنند. این حسادت فراتر از نگرانی یا مراقبت است. این به معنای مالکیت و کنترل است.

حسادت بیش از حد می تواند منجر به رفتارهایی مانند چک کردن مداوم، درخواست دسترسی به دستگاه های شما یا حتی درخواست از شما برای قطع رابطه با دوستان و خانواده شود. این رفتار کنترلی می تواند منجر به انزوا شود و شبکه پشتیبانی شما را قطع کند. سوء ظن و اتهامات مداوم همچنین می تواند از نظر ذهنی و عاطفی تخلیه کننده بوده و حفظ احساس فردیت و استقلال در رابطه را چالش برانگیز کند.

 

یک پارتنر سمی همیشه نقش یک قربانی را بازی می کند.

 

5- پارتنری که همیشه نقش قربانی را بازی می کند

یکی دیگر از کهن الگوهای سمی در روابط، نقش قربانی دائمی است. این شریک زندگی، بدون توجه به شرایط، پیوسته خود را به عنوان طرف آسیب دیده می بیند. چنین همسرانی از مسئولیت شانه خالی می کنند و هر موقعیتی را به فرصتی برای بازی در نقش قربانی تبدیل می کنند. این رفتار اغلب از تمایل به دستکاری و کنترل پویایی رابطه ناشی می شود.

زندگی با این شرکای زندگی سمی می تواند خسته کننده باشد. ممکن است دائماً سعی کنید آنها را آرام کنید یا نکات کوچکی که نیتی از آنها ندارید یا حتی درک‌شان نکرده اید را جبران کنید. این الگو می تواند منجر به یک رابطه نامتعادل شود که در آن نیازها و احساسات یکی از طرفین همیشه بر دیگری اولویت دارد. جنبه دستکاری این رفتار در این است که چگونه شما را مجبور می کند همیشه مراقب و مقصر باشید و دائماً حواس‌تان به شریک زندگی سمی خود باشد تا مبادا در نقش بعدی قربانی او سهیم باشید.

 

 

6- یک همسر منفعل - مهاجم

رفتار منفعل - مهاجم یا شخصیت پرخاشگر در یک رابطه مانند یک طوفان آرام است - همیشه بلند یا مستقیم نیست، اما تأثیرات آن عمیقاً احساس می شود. این رفتار نوعی پرخاشگری غیرمستقیم است که در آن احساسات منفی نه از طریق خصومت آشکار بلکه از طریق اقدامات ظریف و غیرمستقیم ابراز می شود. آن را به عنوان ابراز خشم بدون عصبانیت در نظر بگیرید. به عنوان مثال می توان به اظهارات کنایه آمیز، رفتار بی سر و صدا، تعریف و تمجیدهای معکوس، یا تعلل عمدی در انجام وظایف مهم برای همسر اشاره کرد.

این نوع رفتار به خصوص برای ارتباطات درون یک رابطه مضر است. این یک چشم انداز گیج کننده ایجاد می کند که در آن به این موضوع هرگز مستقیماً پرداخته نمی شود و طرف مقابل را از مشکل اصلی آگاه و مطمئن نمی کند. ماهیت غیرمستقیم این ابراز خشم می تواند منجر به تعارضات حل نشده و ایجاد عصبانیت شود. ارتباط واضح و مستقیم کلید رشد یک رابطه است و رفتارهای منفعلانه - پرخاشگرانه این مؤلفه حیاتی را مختل می کند.

 

7- همسری که منتقد بیش از حد است

حالا بیایید در مورد یک شریک زندگی منتقد صحبت کنیم. در یک رابطه، انتقاد سازنده می تواند سالم باشد. اما این شرکای سمی به منتقد یا عیب‌یاب دائمی تبدیل می‌شوند. شریکی که دائماً انتقاد می کند می تواند عمیقاً بر ارزش و اعتماد به نفس شما تأثیر بگذارد. این انتقاد بی وقفه می تواند باعث شود که شما خواه در مورد ظاهر، انتخاب شغل یا علایق‌تان احساس بی کفایتی و بی لیاقتی کنید.

تاثیر انتقاد مداوم در یک رابطه قابل چشم‌پوشی نیست. این کار شالوده احترام متقابل را از بین می برد و و از شکوفایی روابط حمایتی جلوگیری می‌کند. در مقابل، یک رابطه سالم به معنای حمایت، تشویق و ارتباط سازنده است. این در مورد بلند کردن یکدیگر است، نه خراب کردن یکدیگر. به یاد داشته باشید، هر کسی لایق شریکی برای زندگی است که تشویق کننده او باشد، نه منتقدش.

 

8- شریک زندگی که بازدارنده عاطفی است

خودداری عاطفی شکل مخصوصاً موذیانه ای از دستکاری در یک رابطه است. در اینجا محبت، مهربانی و حمایت به عنوان ابزاری برای کنترل استفاده می شود. یک بازدارنده عاطفی ممکن است محبت خود را به عنوان تنبیه کنار بگذارد یا بر آن اعمال کنترل کند و باعث شود شریک زندگی‌اش احساس بی مهری یا بی ارزشی کند. این بدان معنی است که "تو فقط زمانی عشق را دریافت خواهی کرد که آنچه من می خواهم را انجام دهی."

تأثیر این رفتار بر سلامت عاطفی فرد عمیق است. این یک محیط عاطفی ناپایدار ایجاد می کند که در آن عشق و پذیرش مشروط احساس می شود. این می تواند منجر به ناامنی و ایجاد این باور شود که فرد باید محبت شریک زندگی خود را به جای دریافت بی قید و شرط به عنوان بخشی از یک رابطه محبت آمیز و حمایتی به دست آورد. مهم است که بدانیم همه افراد سزاوار رابطه ای هستند که در آن عشق و محبت آزادانه و به طور مداوم داده شود، نه به عنوان پاداش و تنبیه در نظر گرفته شود.

 

9- همسری که خیانت و بی وفایی می کند

خیانت مزمن در یک رابطه فراتر از یک اشتباه در قضاوت است. این یک نقض مکرر اعتماد است و می تواند برای شریکی که در طرف دیگر آن قرار دارد ویرانگر باشد. خیانت اغلب ریشه در مسائل عمیق‌تر درون فرد یا رابطه دارد – می‌تواند ناشی از تمایل به اعتبار، احساس بی‌کفایتی، یا مشکلات شخصی حل‌نشده باشد. علت هر چه که باشد، تاثیر آن قابل توجه است. پایبند نبودن به تعهد و بی وفایی عناصر اساسی اعتماد و احترام که در هر رابطه ای حیاتی هستند را از بین می برد.

اعتماد فقط مربوط به وفاداری نیست. این بدان معنی است که باور داشته باشید که شریک زندگی‌تان به شما، احساسات و تعهد شما نسبت به یکدیگر احترام می گذارد. خیانت های مکرر این اعتماد را از بین می برد و اغلب زخم های عاطفی عمیقی بر جای می گذارد. در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید احساس امنیت و احترام داشته باشند تا بدانند که پیوند آنها ارزشمند بوده و محافظت می شود.

 

همچنین بخوانید: 10 مشکل رابطه ای که منجر به خیانت می شود

 

10- عدم ثبات خلقی

نوسانات خلقی شدید و اغلب غیرقابل پیش بینی مشخصه یک شریک بدون ثبات خلقی است. این بی ثباتی می تواند محیطی را ایجاد کند که متشنج، نامطمئن و اساساً ناپایدار است. ممکن است یک لحظه همه چیز خوب به نظر برسد و لحظه ای دیگر در میان یک مشاجره شدید یا طغیان عاطفی قرار بگیرید. این غیرقابل‌پیش‌بینی‌بودن می‌تواند استرس‌زا و از نظر احساسی خسته‌کننده باشد، زیرا شما دائماً در معرض خطر هستید و هرگز نمی‌دانید چه انتظاری باید داشته باشید.

ثبات و قابل پیش بینی بودن چیزی بیش از راحتی است. آنها برای یک رابطه سالم ضروری هستند. آنها فضای امنی را ایجاد می کنند که در آن هر دو نفر می توانند رشد کنند، آشکارا ارتباط برقرار کرده و احساس امنیت کنند. برخورد با یک شریک زندگی متزلزل اغلب به معنای عبور از یک میدان مین احساسی است که به نظر می رسد در آن قوانین و شرایط بدون هشدار تغییر می کنند. شناخت این الگو برای رفاه عاطفی و درک پویایی رابطه شما مهم است.

 

 

آخرین افکار در مورد شناخت انواع شرکای زندگی سمی برای دوری از آنها

شناخت الگوهای رابطه سمی فقط برای دراز کردن انگشت اشاره یا مقصر دانستن طرف مقابل نیست. این برای درک پویایی هایی است که بر رفاه عاطفی ما تأثیر می گذارد. همچنین به منظور یادگیری شناسایی رفتارهایی است که برای شادی و سلامت روان ما مضر هستند. چه یک شریک زندگی کنترل کننده است یا یک منتقد یا فردی که از نظر عاطفی ناپایدار می باشد، درک این الگوها اولین گام در جهت توانمندسازی خود برای تصمیم گیری آگاهانه در مورد روابطتان است.

اگر خود را در رابطه با یک پارتنر یا همسر سمی می بینید، به یاد داشته باشید که جستجوی حمایت، چه از طرف دوستان، خانواده یا متخصصان، نشانه قدرت است، نه ضعف. همچنین مهم است که سلامت عاطفی و ذهنی خود را در اولویت قرار دهید. هر فردی سزاوار رابطه ای است که بهترین ها را به همراه داشته باشد، شراکتی که با احترام متقابل، حمایت و عشق بی قید و شرط مشخص می شود.

شناخت این الگوها اولین قدم شما به سوی روابط سالم تر و رضایت بخش تر است. به یاد داشته باشید، شما سزاوار شراکتی در زندگی هستید که شما را بالا می برد، حمایت می کند و گرامیتان می دارد.

 

منبع

اشتراک گذاری این مطلب
نظرات شما :
کد امنیتی
مطالب و مقالات دنیای موسیقی درمانی
راهکارهایی برای بالا بردن کیفیت زندگی
برای خرید سریع این محصول شماره همراه خود را وارد کنید :
برای دانلود این پادکست و دسترسی آنلاین به همه پادکست‌ها عضو دنیای موسیقی درمانی شوید و اگر عضو هستید وارد حساب کاربری خود شوید