روابط ناسالم می تواند تأثیر مخرب قابل توجهی بر سلامت، شادی و رفاه کلی شما داشته باشد. مشکل این است که در حالی که برخی از روابط به وضوح سمی یا حتی توهین آمیز هستند، سایر الگوهای روابط ناسالم می توانند بسیار ظریف تر بوده و تشخیص آنها دشوار باشد.
در حالی که هیچ رابطه ای کامل نیست، مهم است که بتوانید علائم یک رابطه ناسالم را بشناسید و بدانید که برای تغییر یا پایان دادن به آن چه باید کرد.
در این مقاله در مورد برخی از ویژگی های مشترک روابط ناسالم و چگونگی تشخیص اینکه آیا در چنین رابطه ای هستید یا خیر بحث خواهیم کرد. همچنین قدم هایی را که میتوانید برای سالمتر کردن رابطهتان بردارید و اینکه چه زمانی به دنبال کمک حرفهای باشید را پوشش خواهیم داد.
ویژگی های مشترک روابط ناسالم
هر رابطه ای متفاوت است و ممکن است در طول زمان تغییر کند. ویژگی های مهمی وجود دارد که روابط ناسالم را مشخص می کند.
روابطی که با این پویایی ها و مشکلات مشخص می شوند، باعث ایجاد تنش، درگیری و استرس بیشتر می شوند. این می تواند در مورد روابط عاشقانه صدق کند، اما انواع دیگر روابط از جمله روابط شما با اعضای خانواده، دوستان و همکاران نیز می تواند تحت تأثیر الگوهای ناسالم قرار گیرد.
کنترل
در روابط ناسالم ممکن است یکی سعی کند زندگی دیگری را کنترل کند. این ممکن است از طریق ارعاب انجام شود، اما می تواند انواع دیگری از دستکاری را نیز شامل شود.
گاهی اوقات ممکن است فرد رفتارهایی انجام دهد که به شدت محبت آمیز و مهربانانه به نظر می رسند. اما در واقع، این اقدامات به گونهای طراحی شدهاند که به وسیله آنها فرد مقابل را تحت نظر قرار دهد و از انجام کارها یا رفتن به مکانهایی که خارج از کنترلش است جلوگیری کند.
کنترل رفتار همچنین می تواند شامل جداسازی فرد از دوستان و خانواده اش باشد. همچنین می تواند به معنای قطع ارتباط، قطع دسترسی به امور مالی، یا سخت کردن ترک موقعیت باشد.
کنترل ممکن است به شکل مالکیت و حسادت نیز باشد. در حالی که هر دوی اینها احساسات عادی انسانی هستند که افراد ممکن است گهگاهی آنها را تجربه کنند، اما وقتی کسی سعی میکند کاری را که شما انجام میدهید کنترل کند، هنگام ناراحتی اش شما را سرزنش میکند، یا وقتی شما را به خیانت متهم میکند، ناسالم هستند.
عدم اعتماد
روابط ناسالم اغلب با کمبود اعتماد مشخص می شوند. در این شرایط ممکن است احساس کنید که باید چیزهایی را از شریک زندگی خود پنهان کنید، یا اغلب احساس می کنید که او چیزهایی را از شما پنهان می کند.
برای ایجاد اعتماد سالم، هر دو نفر در یک رابطه باید درگیر خودافشایی متقابل و مدیریت شده باشند. این شامل فاش کردن چیزهایی در مورد خودتان در طول زمان با عمیق شدن و رشد رابطه است. فرآیند به اشتراک گذاری و گوش دادن به احساس صمیمیت عاطفی و نزدیکی در رابطه کمک می کند. اما اگر احساس می کنید نمی توانید نسبت به درونی ترین احساسات خود به طرف مقابل اعتماد کنید، احتمالاً مایل نخواهید بود که احساسات، افکار یا خاطرات خود را به او بگویید.
اینکه چقدر در یک رابطه بین شما و شریک زندگیتان اعتماد وجود دارد، ممکن است تا حدی نسبت به سبک کلی دلبستگی شما شکل بگیرد. این الگوهای رفتاری اغلب در دوران کودکی بر اساس تعاملات و تجربیات با والدین و مراقبین ایجاد میشوند، اما همچنان نحوه واکنش شما در روابط عاشقانه در بزرگسالی را شکل میدهند.
اگر سابقه این را دارید که نتوانسته باشید به افرادی که باید بیشتر به آنها اعتماد کنید وابسته شوید، ممکن است اعتماد به یک شریک عاشقانه برایتان دشوار باشد.
بی احترامی
در روابط ناسالم بی احترامی می تواند اشکال مختلفی را به خود بگیرد. گاهی اوقات ممکن است به این معنی بی اعتنایی نسبت به شخص دیگر باشد. در موارد دیگر، میتواند شامل دست انداختن یا مسخره کردن نظرات یا علایق طرف مقابل باشد.
این بی احترامی اغلب مانند طرد شدن است که می تواند منجر به طیفی از احساسات از جمله احساسات آسیب دیده، شرم، گناه، تنهایی، خجالت و اضطراب اجتماعی شود.
ارتباط ضعیف
ارتباط خوب سنگ بنای هر رابطه سالم است. روابط ناسالم اغلب با الگوهای ارتباط ضعیف و ناکارآمد مشخص می شود. این ممکن است شامل صحبت نکردن در مورد مشکلات، اجتناب از مسائل دشوار و داشتن انتظار ذهن خوان بودن از طرف مقابل باشد. وقتی که ارتباط در یک رابطه ضعیف باشد، طرفین به یکدیگر گوش نمی دهند، حالت تدافعی به خود می گیرند یا سنگ اندازی می کنند تا از رویارویی با مشکلات در رابطه جلوگیری شود.
نشان داده شده است که سبک ارتباطی پیشبینیکننده کلیدی طلاق است و در موفقیت زناشویی بیشتر از تعهد، استرس و شخصیت تأثیر دارد.
خلاصه
برخی از ویژگی های مشترکی که اغلب در روابط ناسالم دیده می شود شامل رفتارهای کنترل کننده، بی اعتمادی، بی احترامی و ارتباطات ضعیف است.
همچنین بخوانید: 7 رفتار در رابطه زناشویی ناسالم از نگاه روانشناسی
علائمی که نشان می دهد در یک رابطه ناسالم هستید
روابط اغلب رشد می کنند، تغییر می کنند، پوست می اندازند و گاهی اوقات به مرور زمان از هم می پاشند. زمانی که همه چیز به خوبی پیش می رود، ممکن است یک رابطه سالم باشد، اما افزوده شدن عوامل استرس زا می تواند فشار ایجاد کند. افراد ممکن است با عقب نشینی توسط مکانیسم های مقابله ای ناسالم یا با درگیر شدن در رفتارهایی که در نهایت برای سلامت روابط آنها مضر است، به این فشار ها پاسخ دهند.
روابط ناسالم اغلب با موارد زیر مشخص می شود:
- خیانت
- سرزنش کردن
- قلدری
- کنترل
- بی احترامی
- دروغگویی
- نمایش
- سوء استفاده عاطفی
- ترس
- عدم صداقت یا سوء استفاده مالی
- گسلایتینگ
- احساس گناه
- خصومت
- ارعاب
- انزوا
- حسادت
- تنهایی
- منفی بودن
- آزار جسمی
- ارتباط ضعیف
- تمسخر
- استرس
- نارضایتی
- توهین کلامی
در یک رابطه ناسالم، ممکن است احساس کنید که همیشه باید در کنار طرف مقابل خود مراقب ناراحت شدنش باشید. یا ممکن است احساس کنید همیشه باید آنچه را که واقعاً فکر می کنید یا احساس می کنید پنهان کنید. حتی ممکن است احساس کنید باید چیزهایی را که واقعاً می خواهید کنار بگذارید تا طرف مقابل را راضی نگه دارید.
یکی دیگر از نشانه های یک رابطه ناسالم، احساس عدم تعادل در همه چیز است. روابط یک طرفه آنهایی هستند که در آن یک نفر تلاش، انرژی و احساسات بیشتری را برای حفظ رابطه به کار می گیرد. چنین روابطی میتوانند ناسالم باشند و اغلب باعث میشوند فردی که تمام کار را انجام میدهد احساس بیحمایتی، انزوا و پوچی کند.
گاهی اوقات رفتارهای ناسالم ممکن است در زمان استرس شدید ظاهر شوند. در موارد دیگر، الگوهای مداوم رفتارهای ناسالم ممکن است در طول زمان بدتر شوند یا در مراحل مختلف یک رابطه ظاهر شوند.
در برخی موارد، این مسائل را می توان با استفاده از راهبردهای خودیاری یا با کمک یک متخصص بهداشت روان برطرف کرد. اما اگر رابطه شما تحت تأثیر سوء استفاده قرار می گیرد، چه فیزیکی، چه کلامی یا جنسی، نگرانی اصلی شما باید اطمینان از امنیت خودتان باشد.
خلاصه
الگوهای ناسالم گاهی اوقات ممکن است در زمان استرس یا درگیری ظاهر شوند. در حالی که اینها اغلب موقتی هستند، الگوهای ناسالم ماندگارتر نشان دهنده این هستند که چیزی باید تغییر کند یا اینکه احتمالا رابطه به سمت نابودی پیش می رود.
چگونه یک رابطه ناسالم را تغییر دهیم
ارتباط اجتماعی و حمایتی که روابط برای ما فراهم می کند برای سلامت جسمی و عاطفی ضروری است. مطالعات نشان داده اند که روابط سالم می تواند زندگی شما را به شیوه های مثبت تحت تاثیر قرار دهد، از جمله کاهش خطر مرگ و محافظت از شما در برابر تنهایی و انزوا.
از آنجایی که روابط خوب برای رفاه شما بسیار ضروری است، ضروری است اقداماتی را برای محافظت از خود در برابر آنهایی که می توانند به سلامت شما آسیب بزنند، بردارید. اگر فکر می کنید که در یک رابطه ناسالم هستید، مهم است که اقداماتی را برای رفع مشکل انجام دهید.
تغییر در صورتی امکان پذیر است که هر دو نفر متعهد به رسیدگی به مشکلات باشند و آماده تغییر باشند.
تصمیم بگیرید که آیا رابطه قابل ترمیم است یا خیر
اولین قدم این است که تصمیم بگیرید آیا این رابطه ناسالم قابل ترمیم است یا خیر. برای التیام آسیب و حرکت رو به جلو به گونه ای که برای هر دو فرد درگیر سالم باشد، لازم است مطمئن شوید که هر دو طرف مایل به مشارکت در ترمیم رابطه هستند. زمانی که یک نفر تمایلی به تغییر رفتار ناسالم خود ندارد، این رابطه احتمالاً قابل نجات نیست.
حفظ وابستگی متقابل
روابط سالم به جای همبستگی، وابستگی متقابل را تشویق می کند. افرادی که به یکدیگر وابسته هستند، فواید این را میدانند که میتوانند در مواقعی که نیاز به حمایت دارند به پارتنر خود مراجعه کنند و ارزش و اهمیت حمایت از شریک زندگی خود را درک میکنند. در عین حال، آنها می توانند احساس خود را در خارج از شریک زندگی و رابطه خود با یکدیگر حفظ کنند.
وقتی هر دو نفر در یک رابطه برای وابستگی متقابل تلاش میکنند، میتوانند تعادلی برقرار کنند که در آن صمیمیت عاطفی ایجاد کرده و از نیازهای شریک خود حمایت کنند.
ایجاد یک ارتباط سالم
ایجاد ارتباط سالم با طرف مقابل، گامی کلیدی برای غلبه بر یک رابطه ناسالم است. هنگامی که الگوهای ناسالم یا سمی که برای رابطه شما مضر بوده اند را تشخیص دادید، مهم است که برای غلبه بر آنها و ایجاد یک ارتباط سالم تر و حمایتی تر با یکدیگر همکاری کنید، می توانید این کار را با انجام مراحل زیر انجام دهید.
- برای شناسایی و اجتناب از الگوهای ناسالم در رابطه خود با یکدیگر همکاری کنید. اولین قدم برای ایجاد یک ارتباط عاطفی سالم، شناخت الگوهای مشکل آفرینی است که برای هر دوی شما مشکل ساز بوده است یا هر رفتار مخربی که شما را به این نقطه از قطع ارتباط رسانده است.
- نیازهای عاطفی که برای شما مهم هستند را فهرست کنید. شما نمی توانید از شریک زندگی خود انتظار داشته باشید که نیازهای عاطفی را که شما برای او روشن نمی کنید برآورده کند، بنابراین ضروری است که این اهداف عاطفی را برای رابطه خود به اشتراک بگذارید تا درک عاطفی واقعی و ارتباط عاطفی بین شما وجود داشته باشد.
- از شریک زندگی خود حمایت عاطفی کنید. برای اینکه ارتباط عاطفی بین شما و طرف مقابل برقرار شود، هر دوی شما باید مایل به ارائه حمایت عاطفی به شیوه ای مثبت باشید که عاری از احساس گناه یا دستکاری باشد.
- وقتی همسرتان صحبت می کند فعالانه گوش دهید. ارتباط کلامی بخش مهمی از ارتباط عاطفی است، بنابراین اطمینان حاصل کنید که از این طریق از طرف مقابل حمایت می کنید و این ارتباطات را از طریق گفتگوی معنادار که نشان دهنده علاقه، درک و حمایت عاطفی است، تقویت کنید.
- از دستکاری عاطفی خودداری کنید. مهم است که از ارتباط عاطفی به عنوان راهی برای دستکاری طرف مقابل برای انجام کاری که نمیخواهد استفاده نکنید، این فقط به رابطه شما آسیب بیشتری میزند و ارتباط عاطفی بین شما را کاهش میدهد.
استراتژی های دیگری که می تواند کمک کند:
- مرزهای سالم را حفظ کنید
- اهداف شخصی داشته باشید و به دنبال آنها ادامه دهید
- از کوچک کردن خود برای جلب رضایت دیگران بپرهیزید
- روی خود واقعی تان تمرکز کنید
- زمانی را صرف یادگیری در مورد آنچه دوست دارید و آنچه برای شما مهم است کنید
- انتظار داشته باشید دیگران با شما محترمانه رفتار کنند و به آنها احترام بگذارید
- روابط سالم خود را با افراد دیگر خارج از رابطه حفظ کنید
خلاصه
اقداماتی وجود دارد که می توانید برای رفع الگوهای ناسالم در یک رابطه انجام دهید. اگر تصمیم دارید که رابطه را نجات دهید، به دنبال راه هایی برای ایجاد یک ارتباط عاطفی سالم و در عین حال حفظ وابستگی متقابل باشید.
چه زمانی به دنبال کمک باشیم
کارهایی وجود دارد که می توانید به تنهایی برای تقویت رابطه خود انجام دهید، اما گاهی اوقات ممکن است از مراجعه به یک متخصص بهداشت روان برای کمک سود ببرید.
زوج درمانی می تواند به حل مسائل فردی و متقابلی که ممکن است در یک رابطه وجود داشته باشد کمک کند. به عنوان مثال، یک درمانگر میتواند به درمان بیماریهای زمینهای سلامت روان کمک کند که ممکن است تأثیر منفی بر نحوه ارتباط افراد با یکدیگر در یک رابطه داشته باشد.
یک تراپیست همچنین می تواند در مواردی که افراد انتظارات متفاوتی از آنچه امیدوارند از یک رابطه به دست آورند کمک کند. به عنوان مثال، در روابط یک طرفه ناسالم، ممکن است یک نفر بیشتر انرژی گذاشته و کار را انجام دهد زیرا متعهدتر است در حالی که شخص دیگر سرمایه گذاری کمتری دارد.
یک متخصص بهداشت روان همچنین می تواند به زوج ها کمک کند تا روی مهارت های ارتباطی ناسالم که می تواند باعث ایجاد مسمومیت و درگیری در رابطه شود کار کنند. یک درمانگر همچنین می تواند به هر فرد کمک کند تا مهارت هایی را توسعه دهد و تمرین کند که می تواند به او کمک کند تا با تعارض به طور مؤثرتری برخورد کند.
اجتناب از تعارض ممکن نیست یا حتی توصیه نمی شود - حتی روابط سالم نیز با اختلاف نظر و تعارض مواجه می شوند. نکته کلیدی این است که بدانیم چگونه آن را به طور موثر اداره کنیم. هنگامی که به خوبی مدیریت شود، به افراد اجازه می دهد تا به مشکلات رسیدگی کرده و تغییراتی ایجاد کنند که در نهایت برای سلامت رابطه مفید است.
خلاصه
اگر در یک رابطه ناسالم هستید، درمان می تواند مفید باشد. یک درمانگر می تواند به شما کمک کند تا روی مسائل فردی کار کنید و به شما در یادگیری مهارت های جدید مقابله و ارتباط کمک کند. زمانی که هر دو نفر مایل به مشارکت و متعهد به ایجاد تغییر باشند، تراپی می تواند بیشترین سود را داشته باشد.
چه زمانی به یک رابطه ناسالم پایان دهیم
هر رابطه ای ارزش پس انداز کردن را ندارد. اگر وظیفه خود را انجام داده اید اما طرف مقابل مایل به تغییر یا کمک نیست، ممکن است زمان آن رسیده باشد که کنار بروید و تلاش خود را در روابط سالم تر و حمایتی تر با افراد دیگر سرمایه گذاری کنید.
اگر طرف مقابل علاقه ای به تغییر ندارد یا اگر وضعیت به هر شکلی شامل سوء استفاده می شود، پایان دادن به رابطه اغلب بهترین راه برای محافظت از رفاه شما است.
سخنی از دنیای موسیقی درمانی در مورد نشانه های رابطه ناسالم
همه روابط متفاوت هستند و هیچ یک از آنها 100٪ کامل نیست. همه روزهایی دارند که در آن احساس تحریک پذیری، تندخویی یا خستگی می کنند، و قابل درک است که گاهی اوقات این احساسات به روابط آنها سرایت می کند.
اما مهم است که به خود یادآوری کنید که شایسته داشتن رابطه ای هستید که در آن احساس سلامتی، حمایت و شادی کنید. شما سزاوار این هستید که با افرادی که از شما و علایق شما حمایت می کنند رابطه داشته باشید.
اگر مشکوک هستید که ممکن است درگیر یک رابطه ناسالم باشید، مدتی به تأثیر آن بر زندگی خود توجه کنید و بررسی کنید که آیا این مسائل را می توان برطرف کرد یا ممکن است زمان پایان دادن به رابطه فرا رسیده باشد.