آیا من سمی هستم؟
آیا این سوال را از خود می پرسید؟ آیا نمی دانید که آیا برای اطرافیان خود سمی و مشکل آفرین هستید یا خیر؟

سمی کلمه ای است که این روزها زیاد مطرح می شود، اما فهمیدن اینکه واقعاً چه معنایی دارد و اینکه آیا واقعاً سمی هستید یا خیر، دشوار است.
بنابراین در این مقاله، ما قصد داریم 25 نشانه واضح را بررسی کنیم که نشان می دهد شما فرد سمی در زندگی مردم هستید.
اما قبل از اینکه به این نشانه ها بپردازیم، اجازه دهید ابتدا سمی بودن را تعریف کرده و معنی آن را بدانیم.
سمی به چه معناست؟
یک فرد سمی کسی است که با اعمال یا کلمات خود احساس بدی در دیگران ایجاد می کند.
آنها دیگران را بیشتر از بالا به پایین می آورند و مردم را خسته، از نظر عاطفی تخلیه شده و منفی باف می کنند.
بدیهی است که سطوح مختلفی از سمیت وجود دارد. برخی از افراد به شدت سمی هستند و حتی با جلسات کوتاه هم وضعیت همه را بدتر می کند. برخی دیگر در مدت زمان طولانی تری باعث آسیب می شوند.
آیا شما یک فردی سمی هستید؟ در اینجا 25 نشانه برای آن وجود دارد
1. به نظر می رسد روابط شما هرگز دوام نمی آورند
یک شباهت قطعی در همه روابط شما وجود دارد و آن این است که به نظر می رسد هرگز دوام نمی آورند.
به نظر می رسد هر ارتباطی که ایجاد می کنید همیشه تاریخ انقضا دارد. شما هرگز در روابط طولانی مدت نبوده اید و هر دوستی که دارید بر اساس نیاز شما است.
ممکن است فکر کنید ورود و خروج افراد مختلف از زندگی شما بسیار هیجان انگیز است، اما در اعماق وجود خود می دانید که می تواند خسته کننده باشد.
شما یک روز با کسی صمیمی و گرم خواهید بود و روز بعد اصلا با او صحبت نخواهید کرد.
اگر با خودتان صادق باشید، واقعاً نمی توانید ردیابی کنید که دوستان و دشمنان شما چه کسانی هستند، زیرا این خط جداکننده اغلب بسیار مبهم است.
هر وقت با مردم صحبت می کنید، به نظر می رسد که آنها تمام تلاش خود را می کنند تا از گفتگو خارج شوند و شروع به انجام کار دیگری کنند.
اغلب اوقات، شما تعجب می کنید که چرا تنها فردی هستید که به مهمانی دعوت نشده اید، در حالی که سایر دوستان شما در آنجا هستند.

2. مردم پس از گذراندن وقت با شما، احساس بدی دارند
حتی با داشتن بهترین نیت در ذهن، متوجه می شوید که افرادی که با آنها برخورد می کنید، پس از صحبت با شما، کم و بیش واکنش منفی مشابهی دارند.
آنها ناامیدانه به زمین میافتند، سرشان را پایین می اندازند، چشمهایشان را به زمین می دوزند و کاملاً خالی از انرژی و انگیزه میشوند. برخی حتی ممکن است آزرده و عصبانی شوند.
شما واقعاً نمی دانید مشکل آنها چیست. تنها چیزی که می دانید این است که فقط نظر خود را بیان کردید و چیزی را به آنها دادید که باید بشنوند. تقصیر شما نیست که آنها نمی توانند هر چند وقت یکبار یک ضرب و شتم صادقانه را تحمل کنند.
اگر خط فکری شما در این مسیر است، یک قدم به عقب بردارید و به این فکر کنید که چگونه «صداقت» شما ممکن است بهعنوان یک انتقاد تند به نظر برسد.
ممکن است ناخواسته در حال گسلایتینگ باشید. افراد سمی به ندرت متوجه می شوند که کلمات و اعمالشان چگونه بر دیگران تأثیر می گذارد، حتی اگر نتایج درست جلوی چشمشان باشد.
می توانید یک دوست را به گریه بیاندازید و تنها چیزی که احتمالاً خواهید گفت این است که "تقصیر من نیست".
بنابراین از خود بپرسید که مردم به طور کلی پس از صحبت با شما چگونه رفتار می کنند. آیا آنها خوشحال هستند؟ یا دوستان و خانواده شما اغلب مکالمه را قطع می کنند و آن را رسمی و کوتاه نگه می دارند؟
اگر این یک روند تکراری است، احتمالاً در نحوه تعامل شما با مردم مشکلی وجود دارد. البته اعتراف آسان نیست، حداقل برای خودتان.
اگر افراد پس از گذراندن وقت با شما، تغییر مشخصی در زبان بدن خود داشته باشند، و اگر این به طور مداوم برای هر فرد اتفاق می افتد، می توان تصور کرد که شما بسیار کمتر از آنچه فکر می کنید خوشایند هستید.
3. دوستان و خانواده در مورد موفقیت خود به شما چیزی نمی گویند
به نظر می رسد هر خبری از ترفیع، نامزدی، سالگرد یا هر جشن دیگری که در مورد آن شنیده اید، قبل از اینکه شما از آن باخبر شوید، به معنای واقعی کلمه توسط دیگران منتشر شده است.
کم کم می فهمید که شما هرگز به هیچ یک از جشن ها دعوت نمی شوید.
قبل از اینکه آن را به عنوان یک انتقام شخصی علیه خود در نظر بگیرید، به تمام زمان هایی که مردم واقعاً برای دادن خبرهای خوب به شما مراجعه کردند، فکر کنید. آن موقع واکنش شما چه بود؟
آیا به آنها تبریک گفتید و برای خوشحالی آنها اشتیاق نشان دادید؟ یا با دادن عنوان شانس، از آن کنارهگیری کردهاید یا دستاورد آنها را به طریق دیگری کماهمیت جلوه دادهاید؟
دستاوردها ممکن است همیشه برای ما بزرگ به نظر نرسند، اما برای برخی افراد تاکید بسیار مهمی هستند.
بنابراین چه کاری می توانید انجام دهید تا برای اطرافیان خود فرد بهتری باشید؟ من می خواهم پیشنهاد کنم که کار متفاوتی انجام دهید.
این چیزی است که من از شمن مشهور جهان، رودا اینده یاد گرفتم. او به من آموخت که اگر ابتدا ندانیم چگونه خودمان را دوست داشته باشیم، راه دادن و دریافت عشق ممکن نیست.
این احتمالاً دلیلی است که شما را سمی می دانند.
همانطور که رودا توضیح میدهد، بسیاری از ما عشق را به روشی سمی دنبال میکنیم، زیرا به ما یاد ندادهاند که چگونه اول خود را دوست داشته باشیم.
بنابراین، اگر میخواهید روابط خود را با دیگران بهبود ببخشید و به فردی تبدیل شوید که مردم از گذراندن وقت با او لذت میبرند، توصیه میکنم ابتدا از خودتان شروع کنید و از توصیههای باورنکردنی رودا استفاده کنید.

4. زندگی شما مانند یک نمایش واقعی است
درام هر جا که می روید شما را دنبال می کند، حتی اگر اصرار دارید که نمی خواهید درام در زندگی تان وجود داشته باشد.
در پس ذهن خود، می دانید که هر کجا که می روید باعث همه این درگیری های کوچک می شوید.
شما آن را به خودتان اعتراف نمی کنید، اما از هم زدن قابلمه لذت می برید. هر جا که پا می گذارید، شعله های کوچکی وجود دارد که دیگران را می سوزاند.
آنچه شما آن را رفتار «غیر پرخاشگرانه» مینامید، مانند نادیده گرفتن کسی یا تکرار مشاجرات، در واقع رفتاری سمی است، بهویژه اگر این رفتارها عمداً برای آزار و اذیت کسی باشد.
برای سمی بودن همیشه لازم نیست مواد منفجره باشید.
رفتار واکنشی مانند حساسیت بیش از حد و بدخلقی عمومی می تواند به این معنی باشد که شما عمیقاً در مورد احساسات خود ناامن هستید و سعی می کنید آن را به دیگران فرافکنی کنید.
5. تمایل دارید بر گفتگوها تسلط داشته باشید
انسانها ذاتا خودخواه هستند و طبیعی است که بخواهیم گفتگو را محوری کنیم و آن را درباره خودمان بسازیم.
ما نمی توانیم در مورد آنچه دوست داریم صحبت نکنیم و باورهای خود را به دیگران منتقل کنیم.
اما با تمام این ها، مکالمات ما باید یک خیابان دو طرفه باشد. اگر مکالمات شما بیشتر از هر چیز دیگری شبیه یک خیابان یک طرفه است، ممکن است در واقع فردی سمی باشید.
یکی از ویژگی های تعیین کننده افراد سمی این است که تلاش می کنند در هر زمینه ای بر دیگران تسلط داشته باشند.
هنگامی که دوستان در مورد مشکلات یا موفقیت های خود چیزی را با شما به اشتراک می گذارند، آیا به حرف های آنها گوش می دهید یا تلاش می کنید که تمرکز گفتگو را روی خودتان نگه می دارید؟
افراد خودخواه واقعاً به احساسات دیگران اهمیت نمی دهند و کورکورانه فقط درباره خودشان صحبت می کنند.
وقتی کسی در مورد درد خود صحبت می کند، ممکن است احساس کنید که نیاز دارید درد او را با درد خود مقایسه کنید یا حتی در مورد اهمیت بیشتر درد خود صحبت کنید.
این نیاز به رقابت بیپایان و اعتبارسنجی مداوم شما را در موقعیتی قرار میدهد که دائماً درد یا موفقیت کسی را بهعنوان فرصتی برای صحبت بیشتر در مورد خودتان در نظر میگیرید.

6. مردم می گویند که شما فقط زمانی خوب هستید که به نفع شما باشد
افراد سمی همیشه روی دیگران خراب نمی شوند. در واقع، برخی از آنها آنقدر جذاب هستند که دوست دارید با آنها معاشرت کنید.
آنها می توانند تا زمانی که برایشان سود داشته باشید، چاپلوس و خوشایند باشند.
لحظه ای که تاریخ مصرف شما تمام شود، ممکن است به نظر برسد که با یک فرد کاملاً متفاوت صحبت می کنید.
جای تعجب نیست که اکثر افراد سمی خود را مهربان توصیف کنند. اما مهربانی نباید تنها زمانی وجود داشته باشد که برای فرد صرفه داشته باشد.
وقتی با کسی صحبت میکنید که از او سود میبرید (رئیس برای ارتقاء، یک دوست برای یک لطف)، طبیعی است که بخواهید برای به دست آوردن آنچه میخواهید، دل او را ببرید.
اما وقتی مردم با شما مخالف هستند یا درخواست های شما را رد می کنند، چگونه عمل می کنید؟ آیا رفتار دوستانه خود را حفظ می کنید یا کاملاً به چیز دیگری تبدیل می شوید؟
همچنین مهم است که تعاملات خود را با افرادی که هیچ فایده ای برای شما ندارند بررسی کنید.
افراد سمی ممکن است برای حفظ چهره با دوستان و خانواده مهربان باشند، اما ممکن است تعاملات اجتماعی "غیر ضروری" را بدتر از چیزی که فکر کنید انجام دهند.
آیا شما با گارسون ها بد هستید؟ چگونه با مسئول پذیرش دفتر تعامل دارید؟ با غریبه هایی که در خیابان از کنارشان رد می شوید چطور؟
مهربانی واقعی حتی در موقعیت هایی که اهمیتی ندارند ظاهر می شود. در غیر این صورت، شما فقط از مهربانی برای به دست آوردن آنچه می خواهید استفاده می کنید و افراد را دستکاری می کنید، که این می تواند رفتاری بسیار سمی باشد.
7. دوستانتان شما را همیشه رقابتی می دانند
رقابت پذیری ویژگی است که اکثر مردم به داشتن آن افتخار می کنند. این ویژگی ما را به جلو سوق می داده و از مناطق آسایش خود خارج می کند.
طبیعی است که بخواهید با دیگران رقابت کنید و در صدر قرار بگیرید و بهترین نسخه خود شوید.
اما رقابتپذیری یک شمشیر دولبه است و میتواند بیش از بهرهوری، ناشی از ناامنی باشد.
افراد سمی یک مسابقه مداوم در سر دارند که هیچ کس دیگری از آن خبر ندارد.
آنها دائماً به دنبال فرصتهایی هستند تا به مردم این احساس را القا کنند که از آنها جلوتر هستند، حتی اگر واقعاً هیچ کس جز خودشان این را به حساب نمیآورد.
آیا تمایلی به شمارش پیروزی ها و شکست ها دارید؟ آیا تمایل دارید چیزها را بیشتر با هم مقایسه کنید یا وقتی کسی در مورد زندگی خود صحبت می کند، گوش می دهید؟
حتی اگر آشکارا خود را با افراد دیگر مقایسه نکنید، این رقابت درونی را ایجاد میکنید و اجازه میدهید که در مغزتان رخنه کند، که به خاطر آن شما را سمیتر میکند.

8. مردم همیشه فضای بیشتری را از شما درخواست می کنند
درست زمانی که فکر میکنید رابطه شما خوب پیش میرود، به سرعت گیر برخورد میکنید و از شما میخواهند سرعت خود را کم کنید.
سعی می کنید به هفته اولی که صحبت کردن را شروع کردید برگردید تا بفهمید چه اشتباهی انجام داده اید.
تمام پیامها، تماسها و ایمیلهایی که ارسال کردهاید بیپاسخ ماندهاند و متوجه میشوید که احتمالاً بیش از آنچه فکر میکنید برای ارتباط برقرار کردن تلاش میکنید.
تلاش برای حضور در زندگی دیگران، یک ویژگی نادیده گرفته شده در افراد سمی است، به ویژه به این دلیل که اغلب با محبت اشتباه گرفته می شود. در واقع، این تنها یکی از راه هایی است که عدم بلوغ آنها را نشان می دهد و دیگران را ناراحت می کند.
همه چیز به درک خودمان خلاصه می شود. اگر فردی سمی هستید، برایتان سخت است که باور کنید مردم یک زندگی کامل دارند که حول شما نمیچرخد و دوستتان یا فردی که با او قرار میگذارید علایقی دارند که به شما ربطی ندارد.
برای تهدید استقلال آنها، به دنبال این هستید که باعث شوید حضور شما در تمام جنبه های زندگی آنها احساس شود و هر چه بیشتر شما را کنار می زنند، تهاجمی تر می شوید.
9. مردم شما را به حسادت متهم کرده اند
دوستان شما اغلب به شما نمی گویند که شما سمی هستید، اما زمانی که علائم سمی بودن را نشان می دهید، آن علامت را به شما می گویند و یکی از آن نشانه های اصلی، حسادت است.
و شما سابقه این را دارید که در موردی حسود خوانده شوید که خودتان فکر می کنید طبیعی است. اما حقیقت این است که بیشتر مردم در حالی به زندگی خود ادامه می دهند که انسانی حسود هستند، اما به دلایل مختلف، کسی آنها را متهم به حسادت نمی کند.
شما به دلیل حسادت خودتان نسبت به روابطی که افراد دیگر مانند دوستانتان با یکدیگر دارند، به سادگی با دیدن مسائلی که وجود خارجی ندارند ناراحت شده و آن را به شکل های مختلف بروز می دهید.
در طول مسائلی که با دوستانتان یا افراد مهم زندگیتان دارید و آنها شما را به خاطر همان ها حسود می دانند – می گویند که انتظار زیادی از آنها دارید و می خواهید تمام توجه آنها به شما جلب شود.
هر نوع انحراف از رابطه تان باعث می شود احساس خطر و ناامنی کنید، اما ذهن شما همیشه دلیل دیگری به غیر از حسادت را برای اینکه چرا ممکن است چنین احساسی داشته باشید، برایتان می سازد.
همچنین بخوانید: افراد سمی معمولا این 7 ویژگی را نشان می دهند
10. از دیگران انتقاد می کنید زیرا فکر می کنید بهتر از آنها هستید
یک قدم به عقب برگردید و از خود بپرسید: هر چند وقت یکبار به این فکر میکنید که "این شخص ارزش وقت گذاشتن من را ندارد، ارزش گوش دادن را ندارد، یا حتی ارزش این را ندارد که در کنارش باشم. من بهتر از او هستم."
اگر این افکار برای شما آشنا هستند، پس ممکن است فردی سمی باشید.
افکار و تصمیمات افراد دیگر نباید صرفاً به این دلیل که فکر می کنید از آنها بهتر هستید، به طور خودکار نادیده گرفته شوند.
از این گذشته، اولا نباید فکر کنید که بهتر از شخص دیگری هستید، و ثانیاً به این فکر کنید که شما نمی دانید دیگران واقعاً چه میخواهند بگویند یا واقعاً چه احساسی دارند.
یاد گرفتن اینکه چگونه سمی نباشید به این معنی است که یاد بگیرید حتی زمانی که صداهای کوچک در ذهنتان به شما می گوید که دیگران را نادیده بگیرید، چگونه با آنها با احترام رفتار کنید.
به همه فرصت دهید تا به روش های خود پیشرفت کنند، تصمیمات خود را بگیرند و هر زمان که می توانند از دستاوردهای خود لذت ببرند.
11.مردم را کنترل می کنید تا به هدف خود برسید
اگر فردی کنترل گر یا دستکاری کننده هستید، ممکن است برای شما سخت باشد که متوجه انجام این کار شوید. دلیل آن هم این است که مدت زیادی است این کار را انجام داده اید و اکنون این رفتار برای شما عادی به نظر می رسد.
به زمانی فکر کنید که ممکن است فردی را متقاعد کرده باشید که کاری را انجام دهد که لزوماً نمیخواهد آن را انجام دهد. فقط به این دلیل که شما به انجام آن کار نیاز دارید، فرد مورد نظر را مجبور به انجام آن کرده اید.
این به عنوان دستکاری شناخته می شود، و اگر این کار را انجام دهید، قطعاً یک فرد سمی هستید. شما از کلمات حیله گرانه استفاده می کنید تا چیزهایی را از مردم بیرون بیاورید، بدون اینکه واقعاً بابت آن ها هزینه ای بپردازید.
شما عاشق این هستید که مردم اطرافتان را مدیریت کنید و به آنها بگویید این کار و آن کار را انجام دهند.
در واقع، مغز شما دیگر حتی آن را ثبت هم نمیکند، زیرا به انجام آن عادت کردهاید و همیشه فکر میکنید که دیگران، فقط به این دلیل که شما بهتر از آنها هستید، سزاوار اطاعت از شما هستند.
و برای تکمیل آن، شما دقیقا برعکس کلمه ظریف و لطیف هستید. شما مردم را با باجگیری عاطفی تهدید میکنید تا به مقاصد خود برسید، و از احساسات ناپایدار خود به عنوان مزیتی بر مهربانی آنها استفاده میکنید.
12. هرگز عذرخواهی نمی کنید
در اینجا یک سوال ساده وجود دارد: آخرین باری که عذرخواهی کرده و واقعاً منظورش را داشته اید کی بوده است؟ مطمئنا، شما ممکن است از آن دسته افرادی باشید که مدام معذرت خواهی می کنید، اما به شیوه ای شوخ، خنده دار و نه چندان جدی.
شما آنقدر بخاطر بخشش آسان اطرافیانتان لوس شده اید که وقتی کسی عذرخواهی بی معنی و زودگذر شما را نمی پذیرد، متعجب و طلبکار می شوید.
چطور ممکن است عذر شما را نپذیرند؟
عذرخواهی واقعی چیزی است که شما نمی دانید چگونه باید آن را انجام دهید، زیرا هیچ کس تا به حال شما را مجبور به انجام آن نکرده است.
شما با تاکتیکهای زیبا و عذرخواهیهای جزئی از موقعیتهای ناخوشایند خارج میشوید، اما زمانی که خود را با پشت به دیوار میبینید و مجبور میشوید در نهایت عذرخواهی کنید، ایگو و نفس شما وارد میشود و در نهایت عصبانی میشوید و از عقبنشینی و عذرخواهی صرف نظر میکنید.
شما ترجیح می دهید به جای عذرخواهی برای چیزی که به وضوح تقصیر شماست، روابط را از بین ببرید و دیگر هرگز مردم را نبینید، و همه اینها به عقده برتری شما بازمی گردد:
شما به خود می گویید که افرادی که کمتر از من هستند، سزاوار عذرخواهی واقعی نیستند.
13. شما زیاد انگشت اشاره خود را به سمت دیگران می گیرید
افراد سمی مشکلات نفسانی دارند.آنها گرفتار ناامنی ها و مشکلات مربوط به اعتماد به نفس هستند، و بسیاری از سمیت آنها ناشی از همین مسئله است - بخاطر نیاز به محافظت از خود، یا با ظاهرسازی خود را بالا می کشند یا افراد اطرافشان را پایین می آورند.
و یکی از راههای معمول برای انجام این کار، سرزنش کردن و اشاره انگشت به سمت افراد دیگر است.
پس چند وقت یکبار احساس میکنید که ناعادلانه مورد قضاوت قرار گرفتهاید، یا توطئهای مخفیانه علیه شما وجود داشته است تا شما را بد جلوه دهد؟
میتوانید موارد بیشماری را در زندگیتان نام ببرید که از دید شما، احساس میکردید که در مقابل دنیا هستید و مردم برای صدمه زدن به شما پشت سرتان صف کشیده اند؟
اگر داستانهایی از این دست شما را دنبال میکنند، ممکن است رفتار سمی خودتان باعث وقوع آنها شده باشد.
شما مسئولیت مشکلات و اشتباهاتی که مرتکب می شوید را به عهده نمی گیرید، زیرا نمی توانید در کانون توجه منفی قرار بگیرید.
همیشه یک دلیل وجود دارد، همیشه یک توجیه، همیشه یک فرد دیگر مقصر اشتباهات زندگی شما است، و اگر به خاطر افراد وحشتناک اطراف شما نبود، شما هر آنچه را که می خواستید، داشتید.

14. برای خنده شوخی های بد می کنید
شما عاشق این هستید که در مرکز توجه باشید، و چیزی که در اوایل زندگی یاد گرفتید این است که مردم دوست دارند به دیگران بخندند.
بنابراین شما از آن بهره می برید: هر بار که این فرصت را به دست می آورید تا سطح خود را به هزینه شخص دیگری بالا ببرید، دکمه را فشار داده و دنبال آن می روید.
شما هرگز متوقف نمیشوید و به این فکر نمیکنید که - "این رفتار چه احساسی به این شخص میدهد؟"، زیرا به محض اینکه لحظه را مناسب می بینید، به سمت گرفتن امتیاز خیز برمی دارید.
شما عاشق جلب توجه و لطف جمع هستید، حتی اگر تنها نقش شما شخصی باشد که راز شرم آور یا تحقیرآمیزی که دیگران سعی در پنهان کردن آن داشته اند را فاش کنید.
شما می دانید که اعمال شما عواقبی خواهد داشت، که باعث می شود دیگران احساس حقارت و شرمندگی داشته باشند.
اما شما آن را در ذهن خود با جملاتی مانند "اگر من نبودم، شخص دیگری این کار را انجام می داد"، "مردم در نهایت متوجه می شدند"، "از ابتدا نباید این کار را می کردند" توجیه می کنید. اما موضوع هرچه که بوده، آنها نمی خواستند کسی آن را بفهمد.
15. فکر می کنید انتقام بهتر از صلح است
اجتناب ناپذیر است که در مقطعی از زندگی، چه سمی باشید چه نباشید، با یک نفر، چه همکلاسی در مدرسه، یک همکار در محل کار یا حتی یک غریبه تصادفی، وارد دعوا و درگیری شدیدی شوید.
شما نمی توانید به آن کمک کنید؛ بعضی از افراد فقط قرار است انرژی منفی خود را به سمت شما سوق دهند.
اما تفاوت بین یک فرد سمی و یک فرد غیر سمی در نحوه واکنش به آن موقعیت است.
افراد غیر سمی می دانند که کینه توزی و اجازه دادن به منفی بودن نسبت به دیگران، آخرین کاری است که می خواهند انجام دهند. شما هرگز نباید اجازه دهید ارتعاشات بد به فضای شما وارد شود، به خصوص اگر از چیزی در حد و اندازه های یک دعوای احمقانه ناشی شود.
اما افراد سمی کینه ها را حفظ می کنند و اجازه می دهند آن مسائل آنها را به درون خود ببلعد تا جایی که هیچ چیز دیگری جز این موضوع در ذهنشان نمی چرخد.
افراد سمی، در نهایت فقط برای اینکه بتوانند کینه خود را به نمایش بگذارند، روش زندگی خود را تغییر می دهند.
آنها اجازه می دهند که این موضوع واحد تمام زندگیشان را تحت الشعاع قرار دهد، زمین را پشت سرشان بسوزاند و باعث شود که اصلاً به چیزی فراتر از زمان حال اهمیت ندهند.
همچنین بخوانید: 101 نقل قول در مورد افراد سمی برای دوری از افکار منفی آن ها
16. همیشه احساس می کنید قربانی هستید
دنیا برای گرفتن شما از روز اول تلاش کرده است. در هر موقعیت اجتماعی که تا به حال در آن قرار گرفته اید، همیشه قربانی شده اید.
تو همان کسی بودی که دیگران او را مورد آزار و اذیت قرار دادند، کسی بودی که همه علیه او مخالفت کردند، کسی که هیچ کس سعی در درک او نکرد.
اما نکته اینجاست: برای افراد عادی، زندگی آنقدرها هم سخت نیست.
افرادی که شخصیت سمی ندارند، مشکلات مشابه با چیزی که شما دارید را ندارند. آنها در هر موقعیتی خود را بعنوان قربانی نمیبینند.
در حالی که شاید پذیرش آن برای شما سخت باشد، اما حقیقت ممکن است به سادگی این باشد که شما فقط به دلیل نحوه عملکرد خود، مردم را بر علیه خودتان می دانید، یا روایت را در ذهن خود بسیار دور از واقعیت تنظیم می کنید تا از خود در برابر این حقیقت محافظت کنید که: شما فردی فوق العاده سرسخت در مقابل کنار آمدن با واقعیت هستید.

17. شما بیش از حد نیازمند کمک و توجه هستید
هرکسی میتواند در مواقع نیاز کمک بخواهد، اما شما همیشه به توجه و کمک نیاز دارید.
شما از هر تپه خاک یک کوه، هر برآمدگی در جاده را یک تخته سنگ، و از هر شکاف زندگی، شکافی به وسعت یک دره می سازید.
نه تنها به حمایت مداوم نیاز دارید، بلکه از تجربیات آنها یاد نگرفته و رشد نمی کنید. در عوض، شما آنها را بهانههای خوبی میبینید که چون نمیتوانید در چیزی موفق شوید، پس حق دارید که کمتر تلاش کنید.
روابط شما به خوبی آغاز می شود و به نظر می رسد که شما فقط می خواهید زمان زیادی را با خانواده و دوستان خود بگذرانید.اما با گذشت زمان، نیاز شدید شما به توجه، عزیزانتان را از دیگران جدا میکند.
شما فقط می خواهید آنها وقت خود را با شما بگذرانند و توجه خود را تنها به شما اختصاص دهند. در نتیجه، مالکیت شما باعث می شود آنها احساس تنهایی کنند.
با این حال، به دلیل اینکه به کمک و توجه آنها نیاز دارید، احساس توجیه می کنید، اینطور نیست؟ زندگی شما یک نبرد بزرگ است، درست است؟
و زمانی که آنها در کنار شما ظاهر نمی شوند چه؟ وقتی جرأت می کنند بگویند که چیزهای دیگر و افراد دیگری هم در زندگی خود دارند؟ شما کاری می کنید که حتی به خاطر به زبان آوردن آن احساس گناه کنند.
مقدار تلاش و انرژی که آنها باید برای شما بگذارند، از نظر جسمی و روحی آزرده و خسته شان می کند.
همچنین، این فقط یک خیابان یک طرفه است: همه را می گیرید و چیزی نمی دهید. بدترین چیز این است که تمام تلاش آنها هرگز برای شما کافی نیست.
شما هرگز از این همه توجهی که دیگران به شما می کنند راضی نیستید. در پایان، اگر آنها به اندازه کافی این را برای شما انجام ندهند، به سراغ شخص دیگری خواهید رفت که احساس می کنید منبع بهتری برای رفع نیازتان خواهد بود.
18. شما فقط به خودتان اهمیت می دهید
شما به احساسات و نظرات دیگران اهمیت نمی دهید. شادی آنها مهم نیست. آنها فقط یادآوری از دستاوردهای خودتان (مشخصا بهتر) هستند.
برای منفی ها هم همینطور؛ هر زمان که کسی سعی می کند ناراحتی، آسیب یا عصبانیت خود را به اشتراک بگذارد، شما او را با داستانی از تراژدی (مشخصا بدتر) خود، یکی می کنید.
و در مواقع صحبت از نکات منفی... شما آن موقعیت ها را تغییر می دهید.
به جای اینکه مالکیت سهم خود از شنیدن یک رویداد منفی را در دست بگیرید، آن را 100% تقصیر خود آنها می دانید. آنها "طرفین مقصر" هستند که چنین موضوع ناراحت کننده ای را مطرح می کنند یا درگیر چنین عمل بی فکرانه ای شده اند.
و نتیجه نهایی این است که باعث میشوید مردم احساس بیتوجهی و بیارزشی کنند.
در اطراف شما، مردم احساس تنهایی می کنند. شما آنقدر "در خود" هستید که اصلاً ارتباط بین فردی وجود ندارد.
برخی دیگر هم فقط برای استفاده بردن شما در اطرافتان هستند - افزایش عزت نفس شما، پرداخت هزینه رستوران، تعمیر چیزی در خانه و غیره.

19. شما فوق العاده دستکاری کننده هستید
افراد دستکاری کننده اساسا دروغگو هستند. آنها وانمود می کنند که یک دوست هستند، اما در واقعیت، فقط از دیگران برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند. بنابراین، اگر یه فرد دستکاری کننده باشید، هیچ چیز در مورد روابط شما با دیگران درست نیست.
در واقع، برای رسیدن به اهداف خود، زمان زیادی را صرف کارآگاهی میکنید، تا بفهمید طعمههای شما چه چیزهایی را دوست دارد و چه چیزی باعث گزیدگی آنها می شود.
این اطلاعات به شما کمک می کند تا تار عنکبوت شخصی تری را برای هر قربانی بتنید و آنها را به طور مؤثرتری اغوا کنید.
چنین توجه سردی به جزئیات نشان می دهد که شما هیچ ارتباط مثبتی با دیگران ندارید.
شما اصلاً به نظرات و احساسات آنها اهمیت نمی دهید. آنها فقط برای پاسخگویی به نیازهای شما آنجا هستند.
در نتیجه حیله گری شما، مردم گیج می شوند. از یک طرف، "به نظر می رسد" دوست آنها هستید و از طرف دیگر...
بنابراین، ممکن است زمان زیادی طول بکشد تا متوجه شوند که در دام افتاده اند. هنگامی که آنها از این موضوع مطلع می شوند، آنقدر در عمق گرفتار هستند که رهایی برای آنها بسیار دشوار است.
20. پشت سر دیگران بدگویی می کنید
اگر فردی سمی باشید، برای شما هیچ چیز بهتر از یک غیبت کوچک نیست، به خصوص اگر کثیفی آن بر سر شخص دیگری باشد.
درستی یا نادرستی اطلاعات اصلا مهم نیست. اگر آن را شنیده اید، آن را منتقل می کنید.
دلیل اصلی شما برای انتشار این اخبار و شایعات، لذتی است که از بدبختی مردم به دست می آورید.
غیبت کردن باعث می شود که در مقایسه با دیگران احساس بهتری داشته باشید.
اصولا شما آدم حسودی هستید. شما دستاوردهای خود را با دستاوردهای دیگران می سنجید. هر چه دیگران بیشتر بد به نظر برسند، شما در مقایسه با آنها بهتر به نظر می رسید.
وقتی مردم با شما وقت می گذرانند، می توانند منتظر یک «گزارش خبری» منفی دیگر باشند: چه کسی اخراج شد، چه کسی باید به توصیه های شما گوش می داد، اما این کار را نکرد و چه کسی رابطه زناشویی خوبی ندارد... لیست ادامه دارد.
دیگران نمی توانند به شما اعتماد کنند، زیرا اسرار آنها حتما تبدیل به "عنوان خبری" بعدی شما می شود.
و در موارد نادری که برخی آن را انجام می دهند، ابتدا ثابت می کنید که همه چیز تقصیر خود اوست... و سپس مطمئن می شوید که با افشای اخبار بدشان برای دیگران، بیشتر به او آسیب میزنید.

21. فیوز کوتاهی دارید
هر مسئله و هر چیزی از سمت هرکسی باعث می شود که شما از کوره در رفته و از خشم منفجر شوید. هنگامی که فیوز شما می سوزد، خاموش می شوید و اغلب برای روزها آنها را نادیده می گیرید.
عدم کنترل شما بر احساسات به این معنی است که مردم نمی توانند با شما روابط واقعی داشته باشند.
همانطور که می دانیم هر رابطه ای بالا و پایین دارد. مشکل این است که برای شما، سقوط ها فاجعه هستند.
دیگران هرگز نمی دانند که چه زمانی قرار است از خشم و عصبانیت، خودتان و دیگران را منفجر کنید.
در یک روز خوب، ممکن است با یک اختلاف بزرگ به شیوه ای معقول کنار بیایید. و در یک روز بد، کوچکترین چیزی ممکن است شما را شدیدا ناراحت و عصبانی کند.
علاوه بر این، عصبانیت خود را به گردن دیگران می اندازید. همیشه تقصیر آنهاست، اینطور نیست؟
در نتیجه، مردم از بحث کردن با شما میترسند. این نوعی ارعاب است که از آن برای "حفظ آنها در صف" استفاده میکنید.
افراد در زندگی شما احساس می کنند که در اطراف شما "روی پوسته تخم مرغ راه می روند" و این یعنی باید همیشه مراقب تمام رفتار و گفتار خود باشند. این توجه مداوم به راضی نگه داشتن شما بر سلامت جسمی و روحی آنها تأثیر می گذارد.
بدترین قسمت زمانی است که طرف مقابل شما شریک زندگیتان باشد. افرادی که با آنها ملاقات می کنید باور نمی کنند که شما یک آدم دمدمی مزاج هستید، زیرا از نظر ظاهری دلپذیر، آرام و کاملا دوست داشتنی به نظر می رسید.
شما جنبه مخرب و سمی خود را حفظ می کنید تا اینکه آن را در خلوت برای شریک زندگیتان نمایان کنید.
22. شما بدبین هستید
اگر فردی سمی باشید، به طور مداوم دنیا را به عنوان یک "نیمه خالی لیوان" می بینید. بودن در کنار شما تکرار مداوم چیزی است که اشتباه است، چیزی که بد است و چیزی که کار نمی کند می باشد. این شکل از شستشوی مغزی افراد را از مثبت بودنشان خالی می کند. جای خالی باقی مانده به سرعت با رژیم غذایی بدبختی شما پر می شود.
بنابراین، نه تنها خودتان منفی اندیش و بدبین هستید، بلکه تحقیقات نشان می دهد که دیگران را نیز به افراد منفی اندیش و بدبین تبدیل می کنید.

23. دیگران را تحقیر می کنید
شما سعی می کنید با بازی با خودارزشمندی افراد، آنها را کنترل کنید. به جای اینکه از آنها حمایت کنید و بر نکات مثبت آنها تأکید کنید، هر عیبی که دارند را به کانون توجه قرار می دهید و نشان می دهید که چقدر احمق و حقیر هستند.
بالاخره شما یک فرد سمی هستید و اگر دیگران عیوب کافی را نداشته باشند، خودتان با سمیت خود برخی از آنها را برایشان اختراع می کنید. چه کسی به این اهمیت می دهد، درست است؟
شما چه آنها را در خلوت و چه در ملاء عام تحقیر کنید، به یک اندازه خوشحال می شوید و مهم نیست که چه کسی تماشا می کند.
اگر آنها از شما بخواهند که از این کار دست بردارید، آن را به عنوان "فقط یک شوخی" جا زده و تحقیر و تمسخر را رد می کنید، اما واقعیت چیز دیگری است، اینطور نیست؟
این راه به ظاهر صمیمانه اما زیرکانه و دقیق شماست تا این باور را به آنها تزریق کنید که واقعا خوش شانس هستند که با این سطح از رقت انگیز بودن، شما را به عنوان یک دوست یا شریک زندگی فوق العاده در کنار خود دارند.
بودن در کنار شما برای مدتی طولانی، باعث می شود افراد با تصورات ضعیفی از خود روبرو شوند که حتی نمی توانند به پایان رابطه فکر کنند. با وجود این همه عیب و ایراد، چه کس دیگری آنها را می خواهد؟
24. از بردگی دیگران لذت می برید
اگر یک فرد سمی باشید، از تکنیک انتخابی خود برای بردگی مردم استفاده می کنید.
اگر شما یک کنترل کننده حسود/شکاک هستید، زیاده روی می کنید و طرف مقابل را مجبور می کنید وفاداری خود را به طور مداوم به شما ثابت کند.
یا در حال چک کردن تلفن یا ایمیلهایشان هستید یا از آنها میپرسید که کجا بودند و هر لحظه که در حضور شما نیستند با چه کسی هستند.
باعث میشوید دیگران به خاطر کارهایی که حتی انجام ندادهاند احساس گناه کنند، و در تلاش برای راضی نگه داشتن شما بیشتر و بیشتر منزوی شوند.
وقتی از مرزهای کسی عبور می کنید، اساساً به او می گویید که به عنوان یک فرد هیچ حقی برای اعتراض و دفاع ندارد.
چه از نظر فیزیکی و چه از نظر احساسی، هیچ بخشی وجود ندارد که روی آن دست نگذارید. شما در دیگری تردید ایجاد می کنید و باعث ناامیدی او می شوید.
انتخاب شما برای اینکه یک کنترلگر غیرفعال باشید یا مستقل، در واقع دو روی یک سکه است. در هر دو مورد، شما طرف مقابل را مسئول هر نتیجه ای می دانید.
در یک مورد، آنها بهترین تصمیمی را که می توانند می گیرند، و شما آن را خراب می کنید و آنها را با غر زدن و شکایت یا سکوت «تنبیه» می کنید.
در مورد دیگر، شما ظاهراً تعهداتی میدهید، اما در آخرین لحظه به آنها عمل نمیکنید - البته تقصیر شما نیست. در برخی موقعیتها، شریک زندگی یا دوست شما مجبور میشود به طرز بسیار ناخوشایندی به جای شما وارد عمل شود.
در برخی دیگر، از آنجایی که شما برنامه آنها را دنبال نکردید، معلق خواهند ماند. در هر صورت، باعث میشوید آنها احساس کنند که رابطه شما ناامن بوده و اطمینانبخش نیست.

25. باعث میشوید مردم احساس شرم کنند
شما به دنبال دلایلی هستید تا به دیگران بفهمانید که چقدر «از آنها ناامید هستید» و «آسیب آنها باعث شده شما این احساس را داشته باشید».
این یک چرخه بی پایان است. اگر به اندازه کافی دقت کنید، همیشه چیزی برای ایراد گرفتن وجود دارد، اینطور نیست؟
انتظارات غیر واقعی شما افراد را تحت فشار قرار می دهد تا برای برآورده کردن هر خواسته شما تلاش کنند. هر زمان که آنها کاری را انجام می دهند که شما دوست ندارید (یا کاری که شما می خواهید را انجام نمی دهند)، شما "نقش ناامید/آسیب دیده" را بازی می کنید.
آنها احساس شرم و گناه می کنند و تمام تلاش خود را می کنند تا یا همین حالا نیازهای شما را برآورده کنند یا دفعه بعد آن را جبران کنند.
با این حال، این برای آنها فایده کمی دارد. هر موقعیتی به تنهایی محاسبه می شود. به عبارت دیگر، این واقعیت که آنها 9 بار نیاز شما را برآورده کرده اند، هیچ کمکی به آنها در موقعیت شماره 10 نمی کند.
آنها برای "رفتار خوب" گذشته امتیازی دریافت نمی کنند. شما به آنها احساس بدی میدهید که انگار اصلاً به نیازها یا درخواستهای شما توجه نکردهاند.
گاهی اوقات، شما حتی با تصمیم دیگران موافقت می کنید تا فرصت هایی داشته باشید که در آینده آنها را شرمنده کنید.
به عنوان مثال، ممکن است موافقت کنید که همسرتان هفته ای یک بار در کلاس آرایشگری شرکت کند، بنابراین می توانید به او بگویید که چقدر "ناامیدی/آسیب" دارید از اینکه او ترجیح می دهد آرایشگری کند تا اینکه با شما باشد.
همچنین بخوانید: 10 نشانه یک مادر سمی و نحوه برخورد با آن
الان باید چکار کنید؟ مسئولیت آن را بر عهده بگیرید
اگر هر یک از رفتارهای سمی که در بالا ذکر کردم را از خود نشان دهید، آیا مسئولیت اعمال خود را بر عهده خواهید گرفت و شروع به رفتار بهتر با مردم خواهید کرد؟
من فکر می کنم مسئولیت پذیری قوی ترین ویژگی است که می توانیم در زندگی داشته باشیم.
زیرا واقعیت این است که شما در نهایت مسئول هر اتفاقی از جمله خوشبختی و ناراحتی، موفقیت ها و شکست ها و کیفیت روابط خود با دیگران در زندگیتان هستید.
درس هایی وجود دارد که به شما کمک می کند تا تشخیص دهید رفتارهای سمی شما از کجا می آید و چگونه بر آنها غلبه کنید.
مانند من، هنگامی که این سفر را در درون خود آغاز کنید، متوجه خواهید شد که چه فضای بیشتری برای ایجاد روابط سالم وجود دارد. اولین و مهمترین آن فضایی است که با خودتان دارید.
اما شما باید اولین قدم را بردارید. این قدم مسئولیت پذیرفتن خود، به معنای خنثی کردن بسیاری از آسیب های گذشته و برداشت های ناسالم از روابط است که به شما کمک خوبی خواهد کرد.
تنها در این صورت است که میتوانید ویژگیهای سمی خود را شناسایی کنید، مالکیت آنها را بپذیرید و تغییرات مثبتی ایجاد کنید.

چک لیست سمی
ویژگی های سمی بالا برای شما آشنا نیستند؟ به توضیحات خلاصه زیر دقت کنید. ممکن است چیز آشناتری پیدا کنید.
چند مورد از اینها برای شما صدق می کند؟
- 1. وقتی مردم با شما هستند، در نهایت احساس بدتری نسبت به خودشان پیدا میکنند، زیرا باعث میشوید احساس گناه کنند. از آنها انتقاد و تحقیرشان می کنید. و آنها را برای هر مشکلی که دارید سرزنش می کنید.
- 2. شما گیرنده هستید نه دهنده. از اینکه از محبت دیگران لذت می برید خوشحال می شوید اما هرگز در ازای آن چیزی را به آنها نمی دهید.
- 3. دیر یا زود همه چیز شخصی می شود و کینه توزی یکی از کارهای شماست. شما هرگز عذرخواهی یا سازش نمی کنید و از تهدید استفاده می کنید تا مردم را در سمت خوب خود نگه دارید.
- 4. شما کسی نیستید که بر رفتار خود مالکیت داشته باشید، اما در فراخوانی افراد در هر زمان که اشتباهی انجام می دهند، اغلب با یک اظهار نظر با بداخلاقی بسیار خوب هستید.
- 5. جشن گرفتن موفقیت های دیگران در ک