آیا می دانید افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند چگونه مشکلات زندگی را مدیریت می کنند؟ زندگی پر از مشکلات است. اما، همه ما نمی دانیم که چگونه آنها را بدون اینکه بعداً پشیمان شویم حل کنیم.
همه ما در محل کار، زندگی شخصی یا زمانی که زندگی ما را غافلگیر می کند، با مشکلاتی مواجه می شویم. این موقعیت ها واقعاً ما را آزمایش می کنند که چقدر احساسات خود را درک کرده و مدیریت می کنیم.
- 1. آنها از احساسات خود پنهان نمی شوند
- 2. زمانی که همه چیز هیجانی و عصبانی کننده می شود وقفه ایجاد می کنند
- 3. آنها احساسات را با واقعیت ها مخلوط می کنند
- 4. به احساسات دیگران احترام می گذارند و درک خود را نشان می دهند
- 5. آنها همیشه سپاسگزار هستند
- 6. آنها جعبه ابزاری پر از ابزار رسیدگی به مشکلات دارند
- 7. آنها از طنز برای روشن کردن چیزها استفاده می کنند
- 8. آنها برای روابط بیشتر از بر حق بودن ارزش قائل هستند
- 9. آنها از درخواست کمک نمی ترسند
- 10. مشکلات را فرصتی برای یادگیری می بینند
برخی از افراد در کنار آمدن با فراز و نشیب های زندگی واقعاً خوب هستند. این افراد از نظر عاطفی باهوش هستند و به عبارتی دیگر، هوش هیجانی بالایی دارند.
این افراد می دانند چگونه با احساسات و موقعیت های سخت خود کنار بیایند. اما آنها چگونه این را انجام می دهند؟
بیایید 10 راه را بررسی کنیم که افراد با هوش هیجانی بالا بوسیله آنها با هر مشکلی که برایشان پیش می آید مقابله می کنند.
1. آنها از احساسات خود پنهان نمی شوند
بالا بودن هوش هیجانی شما با صادق بودن در مورد احساساتتان شروع می شود. آنها را دور نکنید.
به یاد داشته باشید، خودشناسی خوب نیازمند تمرین است. مانند ماهیچه، هر چه بیشتر از آن استفاده کنید قوی تر می شود. این تمرین می تواند چیزی مانند گذراندن وقت در تفکر آرام، نوشتن در یک مجله یا انجام مدیتیشن باشد.
مواجهه با احساسات به معنای آسیب پذیر بودن است. اما به یاد داشته باشید، آسیب پذیر بودن هرگز به معنای ضعیف بودن شما نیست. در واقع، این نشانه قوی بودن شماست. این نشان می دهد که شما انسان هستید و انسان ها چیزهایی را احساس می کنند - و هر احساسی دلیلی دارد.
به عنوان مثال، احساس غم و اندوه ممکن است نشانه ای از این باشد که شما باید بهتر از خود مراقبت کنید. احساس خشم می تواند شما را به سمت ایجاد تغییر سوق دهد. و احساس شادی همه چیزهایی را به ما یادآوری می کند که باید برایشان شکرگزار باشیم.
2. زمانی که همه چیز هیجانی و عصبانی کننده می شود وقفه ایجاد می کنند
وقتی احساسات شروع به جوشیدن می کنند، به راحتی از بین رفته و نابود می شوند. به احساسات خود در زمانی که شدیدا هیجان زده یا عصبانی هستید توجه کنید.
اما افرادی که در مدیریت احساسات خود مهارت دارند، می دانند که تصمیم گیری در چنین وضعیتی می تواند به انتخاب هایی منجر شود که پشیمانی به بار بیاورد. احساسات بالا می توانند تفکر ما را تار کنند، دیدگاه های ما را تحریف کرده و ما را مجبور کنند بدون فکر کردن عمل کنیم.
وقفه و استراحت به معنای فرار نیست، بلکه به معنای دادن فرصتی به خودتان است تا همه چیز را به وضوح ببینید.
بیایید واقعی باشیم: بسیاری از ما در اوایل روابط یاد گرفتیم که بهتر است در طول دعوا وقفه ایجاد کنیم.
اولین رابطه جدی خودم را در اوایل دهه دوم زندگی ام به یاد دارم. من همیشه نگران این بودم که فوراً همه چیز را اصلاح کنم، اما متوجه شدم که همه مشکلات به یک راه حل فوری نیاز ندارند.
با افزایش احساسات، اغلب کلمات آزاردهنده رد و بدل می شد که آسیب ماندگار ایجاد می کرد.
کاش می دانستم که وقفه ایجاد کردن در واقع نشانه احترام است.
با عقب نشینی و نفس کشیدن، می توانیم با ذهنی روشن و کلمات مهربانانه تر به گفتگوهای سخت بازگردیم. این چیزی است که افراد دارای هوش هیجانی بالا همیشه آن را رعایت می کنند.
3. آنها احساسات را با واقعیت ها مخلوط می کنند
افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار هستند این را درک می کنند که: احساسات مهم هستند، اما آنها نباید عقل سلیم را کنار بگذارند.
احساسات با گنجاندن ارزشهای شخصی و تجربیات گذشته به تصمیمها عمق میبخشند، در حالی که منطق چارچوبی روشن، بیطرفانه و مبتنی بر واقعیت را فراهم میکند.
تصمیم گیری خوب هم به احساسات و هم به حقایق نیاز دارد. متعادل کردن این دو مانند راه رفتن روی طناب است. منطقی فکر کردن شما را از فریب احساساتتان باز می دارد.
برای انتخاب خوب، باید تعادلی بین آنچه به نظر می رسد درست است و چیزی که منطقی به نظر می رسد پیدا کنید.
همچنین بخوانید: 5 کاری که افراد شکرگزار انجام نمی دهند
4. به احساسات دیگران احترام می گذارند و درک خود را نشان می دهند
احساسات همه واقعی و مهم هستند، حتی اگر با آنها موافق نباشید. همه چیز در مورد احترام است. با گوش دادن واقعی به دیگران، باعث میشوید که آنها احساس کنند مورد توجه قرار میگیرند، شنیده شده و درک میشوند.
سعی کنید بفهمید که بودن در موقعیت طرف مقابل چگونه است. فقط به آنچه می گذرانند فکر نکنید. افکار و احساساتی که ممکن است به خاطر تجربیاتشان داشته باشند را هم در نظر بگیرید.
اگر قرار است فقط یک جمله از این مقاله را به خاطر بسپارید، بگذارید آن جمله این باشد: در دنیایی پر از انتخاب، همیشه مهربان بودن را انتخاب کنید.
افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، همیشه این انتخاب را در اولویت قرار می دهند.
5. آنها همیشه سپاسگزار هستند
حتی زمانی که زندگی سخت می شود، افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند همیشه چیزی را برای شکرگزاری پیدا می کنند. آنها خوبی ها را می بینند حتی زمانی که همه چیز عالی نیست.
من به عنوان یک مادر مجرد که دو شغل دارم، تا پایان روز شدیدا خسته می شوم. من اغلب آرزو می کنم کاش می توانستم برای همیشه در رختخواب بمانم.
اما چند ماه پیش، قبل از خواب شروع به نوشتن در یک دفترچه سپاسگزاری کردم.
چیزهایی را یادداشت میکنم که برایشان سپاسگزارم، مانند صدای خندههای فرزندانم، یک همکار خوب یا یک غذای خوشمزه که درست کردم. انجام این کار به من کمک می کند تا روی نکات مثبت تمرکز کنم تا نکات منفی.
اکنون، مهم است که قدردانی را با اجبار شادی و مثبت گرایی سمی اشتباه نگیریم.
قدردانی به معنای دیدن هر دو بخش خوب و بد زندگی است، در حالی که اجبار به شادی و مثبت گرایی سمی یعنی نادیده گرفتن بخشهای بد و تظاهر به اینکه همه چیز خوب است.
اگر احساس ناراحتی می کنید، اشکالی ندارد که چنین احساسی داشته باشید. شما مجبور نیستید تظاهر به خوشحالی کنید.
6. آنها جعبه ابزاری پر از ابزار رسیدگی به مشکلات دارند
زندگی انواع شگفتیها و غافلگیری ها را برای ما به ارمغان میآورد که میتوانند باعث گیر افتادن ما شوند.
داشتن مجموعهای از راهها برای مقابله با مشکلات میتواند به شما کمک کند که به عقب برگردید و نسبت به مدیریت زمانهای سخت، اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید. و این چیزی است که افراد با هوش هیجانی بالا از آن برخوردار هستند.
دو نوع اصلی از راهبردهای حل مسئله وجود دارد:
یک نوع از آن مشکل را به طور مستقیم حل می کند. به عنوان مثال، اگر خانه ای نامرتب شما را تحت فشار قرار می دهد، با صرف زمان برای تمیز کردن و سازماندهی آن، مشکل را حل می کنید.
نوع دیگر به شما کمک می کند تا احساسات ناشی از مشکل را کنترل کنید. این می تواند انجام کارهایی مانند نقاشی، تمرینات تنفس عمیق، مدیتیشن، نوشتن در یک مجله شخصی، ورزش، یا تجسم صحنه های آرامش بخش باشد.
7. آنها از طنز برای روشن کردن چیزها استفاده می کنند
یک خنده خوب می تواند معجزه کند. این می تواند به کاهش استرس، تسکین خلق و خو و ایجاد احساس بهتر در همه کمک کند.
چاشنی کردن طنز، فضایی را ایجاد می کند که مردم در به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات خود احساس راحتی بیشتری کنند.
اما به یاد داشته باشید، طنز باید با دقت و احترام استفاده شود. شوخی بد سلیقه یا بد موقع می تواند بیشتر از اینکه فایده داشته باشد، ضرر داشته باشد. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، زمان و مکان مناسب طنز و شوخی را به خوبی می دانند.
به عنوان مثال، زمانی شخصی را می شناختم که درباره جدایی اخیر یکی از دوستانم شوخی می کرد.
در زمانی که این دوست من خیلی احساس ناراحتی می کرد، این شوخی به جای خنده دار بودن، آزاردهنده بود.
بنابراین، دانستن زمان استفاده از طنز و شوخی بسیار مهم است.
8. آنها برای روابط بیشتر از بر حق بودن ارزش قائل هستند
گاهی اوقات لازم است که نفس خود را رها کنید و از خود بپرسید: آیا پیروزی در این بحث ارزش آسیب رساندن به این رابطه را دارد؟
حتی اگر مطمئن هستید که حق با شماست، اصرار بر برنده شدن می تواند به یک پیروزی تلخ منجر شود. اگر هوش هیجانی بالایی داشته باشید، هیچوقت به دنبال پیروز شدن به هر قیمتی در مجادلات نخواهید بود.
ایجاد ارتباطات قویتر و عمیقتر اغلب به معنای یافتن حد وسط است. این بدان معنا نیست که شما باید نظرات خود را پنهان کنید. این به معنی به اشتراک گذاشتن دیدگاه خود به روشی است که در آن احترام احساسات و دیدگاه طرف مقابل حفظ می شود.
شما سمت داستان خود را دارید، و طرف مقابل سمت خود را دارد. با درک هر دو، تصویر کامل تری از وضعیت به دست می آورید.
9. آنها از درخواست کمک نمی ترسند
به عنوان فرزند ارشد، یک نویسنده خوداشتغال و یک مادر مجرد، ای کاش کسی زودتر به من می گفت که مجبور نیستم همه کارها را خودم انجام دهم – لازم نیست هر روز یک ابرقهرمان باشم.
اشکالی ندارد کمک بخواهید. کمک گرفتن می تواند به اشکال مختلف باشد، مانند کمک خواستن از یک دوست قابل اعتماد، کمک حرفه ای مانند یک مشاور یا تراپیست، یا یک گروه پشتیبانی. به هر حال، اولین قدم به عهده شماست.
یکی از بهترین چیزهایی که در درمان آموخته ام این است: «شیطان که او را می شناسی بهتر است». معنی آن این است که بهتر است با کسی که از قبل میشناسید سر و کار داشته باشید، حتی اگر دوستش نداشته باشید، تا اینکه با کسی برخورد کنید که هیچ چیز دربارهاش نمیدانید، زیرا ممکن است از این هم بدتر باشد.
طبیعی است که بخواهید از مشکلات جدید اجتناب کنید و به آنچه با آن آشنا هستید پایبند باشید.
اما وقتی شروع به مواجهه با احساسات ناراحت کننده خود - ترس، خشم، غم و اندوه - می کنید، متوجه می شوید که همه آنها بد نیستند.
این احساسات به شما اطلاعات می دهند. به جای نادیده گرفتن آنها، سالم تر است که با "شیاطین" خود، یعنی ناراحتی ناشی از رویارویی با احساسات خود روبرو شوید.
در غیر این صورت، با «شیطانی که نمیشناسید» روبرو میشوید، که میتواند ناشی از اجتناب از احساسات شما باشد. این می تواند چیزهایی مانند فرصتهای از دست رفته، اعتماد به نفس پایین، یا استرس کنترل نشده باشد.
10. مشکلات را فرصتی برای یادگیری می بینند
افراد با هوش هیجانی بالا، موقعیت های سخت را به عنوان موانع غیرممکن نمی بینند. در عوض، آنها را فرصتی برای یادگیری، رشد و بهتر شدن می بینند.
این توانایی برای طرح مجدد یک مشکل از ذهنیت رشد آنها ناشی می شود.
وقتی این افراد با مشکلی مواجه میشوند، به جای اینکه بگویند: "چرا همیشه این اتفاق برای من می افتد؟" از خود میپرسند: "چه چیزی میتوانم از این بیاموزم؟"
آنها به جای اینکه فقط به مشکل واکنش نشان دهند، زمانی را صرف فکر کردن در مورد پاسخ خود می کنند و روی یافتن راه حل تمرکز می کنند. آنها می دانند که متاسف بودن برای خود، فقط وقتشان را تلف می کند.