همه نمی توانند در تمام طول روز پر جوش و خروش و مثبت باشند و این طبیعی است. اما افراد منفی نگر در هر موقعیتی بدترین نتایج ممکن را می بینند. متأسفانه، هیچ راهی وجود ندارد که شما در حال حاضر آن نوع منفی از افراد را در زندگی خود نداشته باشید. حتی اگر خوش بین باشید، بالاخره به ناچار با کسی که حتی بلد نیست چگونه لبخند بزند ارتباط برقرار می کنید یا با او آشنا می شوید.
افراد منفی گرا لزوماً شرور یا چیز دیگری نیستند. اما آنها از آن دسته افرادی نیستند که به زندگی شما ارزشی بیافزایند. اما بیایید فرض کنیم که این افراد منفی که دوستان شما یا عضوی از خانواده شما هستند و هیچ آسیبی به شما نمی رسانند. شما نمی توانید یکی از اعضای خانواده را تنها به این دلیل که او غمگین است، رها کنید. اما، متأسفانه، در زندگی روزمره خود ناگزیر باید با افراد منفی برخورد کنید.
این فرد منفی ممکن است یک همکار یا یک فرد تصادفی باشد که در خیابان بر سر شما فریاد می زند. حتی مهم نیست این افراد از چه محیطی آمده اند. با این حال، یک قانون در همه موارد اعمال می شود: به افراد منفی پاسخ ندهید!
در بیشتر موارد، این افراد اگر پاسخی دریافت نکنند، دلیلی برای انتشار چیزها و رفتارهای منفی خود نخواهند داشت. اگر همه آنها را نادیده می گرفتند، دلیلی وجود نداشت که از انرژی خود برای بیرون ریختن احساسات منفی خود استفاده کنند. اما، وقتی پاسخ می دهید، به این افراد و افکار و انرژی منفی آن ها دامن می زنید. در نهایت، شما تنها کسی هستید که صدمه می بینید. به هر حال، فرد بدبین به کار خود ادامه خواهد داد. و تنها کاری که توانسته اید انجام دهید این است که عصبانی شوید و با ایده هایی تعامل کنید که چیزی را به شما و زندگیتان نمی افزاید.
و بدتر از آن، ممکن است به این افراد اجازه دهید که شما را متقاعد کنند که منفی بافی آنها موجه است. چه باور کنید یا نه، منفی گرایی تا حدودی مسری است. بنابراین، حتی اگر شادترین فرد باشید، ممکن است به چاله تاریکی که آن افراد برای خود حفر کرده اند کشیده شوید. بنابراین، برای اینکه یاد بگیرید چگونه به افراد منفی پاسخ ندهید، با دنیای موسیقی درمانی همراه باشید و به خواندن ادامه دهید.
چرا افراد منفی گرا می شوند؟
همانطور که احتمالا می دانید، مردم با این باور به دنیا نمی آیند که دلیلی برای زنده بودن ندارند و دنیا وحشتناک است. مطمئناً، برخی از افراد از نظر ژنتیکی مستعد کمی بدبین هستند. اما، همانطور که در مورد بیشتر ویژگی های شخصیتی صدق می کند، مردم یاد می گیرند که منفی و مثبت بودن چیست. و محیط آنها تعیین می کند که در کدام طیف قرار خواهند گرفت.
اگر در خانهای خوب زندگی کرده باشید، خانوادهای مرفه و باز داشته باشید و هیچ سختیای را سپری نکرده باشید، احتمالاً خوشبین هستید. اما، البته، این به هبچ عنوان امری مسلم نیست، زیرا حتی اگر بهترین زندگی را داشته باشید باز هم ممکن است هنوز دیدگاهی تیره و تار به زندگی داشته باشید. اما این بدان معنی است که شما چیزهایی را یاد گرفته اید که شما را بسیار منفی کرده است.
یا شاید شما استعداد ژنتیکی قوی نسبت به آن تیپ شخصیتی دارید. اما احتمال اینکه برخی موقعیتهای منفی باعث شود ایمان خود به انسانیت را از دست بدهید بسیار بیشتر است. افرادی که از طریق تروما و آسیب، سوء استفاده یا غفلت زندگی کرده اند، کسانی هستند که در نهایت معتقدند دلیلی برای خوش بین بودن ندارند. هر سختی میتواند عاملی باشد که نحوه عمل کردن فرد را تعیین می کند.
آیا منفی گرایی از تروما ناشی می شود؟
اما این بدان معنا نیست که همه افراد منفی باف آسیب یا صدمه ای دیده و توجیه شده اند که زندگی پر از غم و اندوه است. این افراد کسانی نیستند که بخواهند شما را آزار داده و سعی کنند افکار و نظرات منفی خود را در گلوی شما فرو کنند. در عوض، آنها به کار خود فکر می کنند و در زمان خود بدبین خواهند بود. این موضوع فقط زمانی آزاردهنده خواهد بود که مجبور باشید با چنین شخصی کار کنید یا به شکل دیگری همکاری داشته باشید.
اگر چنین دوستی داشته باشید، ممکن است او حتی نخواهد یک نوشیدنی خنک بخورد، زیرا معتقد است اتفاق بدی خواهد افتاد. اما برخی از افراد فقط به خاطر این موضوع منفی نیستند. و آنها فقط بدبین نیستند. نه، این افراد کاملاً بدجنس هستند و حتی ممکن است قصد آزار رساندن به دیگران را داشته باشند.
اگر با افراد منفی روبهرو میشوید، که حتما هم همین طور است، ضروری است تصور کنید که آنها افرادی هستند که بدترین نیتها را دارند. فرض کردن بدترین ها به جای بهترین ها، بسیار ایمن تر است. این احتمالاً اشتباهی است که شما اکنون مرتکب می شوید. شما بدون شک و تردید به همه بها میدهید، حتی زمانی که لیاقتش را ندارند.
و اگر برای نظر یک فرد بد ارزش قائل شوید، به او قدرتی برای تسلط به خودتان می دهید. به این ترتیب به او اجازه می دهید که شما را دستکاری کرده و تغییر دهد. شاید آنها تا این حد پیش نروند، اما از محبت شما سوء استفاده خواهند کرد. یا شاید مجبور شوید با آن دسته از افراد منفی برخورد کنید که چرا شما را تحقیر می کنند و آزار می دهند، فقط به این دلیل که اجازه داده اید و می توانند این کارها را با شما بکنند. و اینها افرادی هستند که از پاسخ های دیگران تغذیه می کنند.
اگر افراد دیگر در مقابل افراد منفی متوقف شده و وقت و انرژی روز خود را به آنها بدهند، افراد منفی نگر خود را حفظ می کنند. مخصوصاً اگر عمداً افراد بدجنسی باشند که می خواهند دیگران را در رنج ببینند، از دانستن اینکه می توانند دیگران را عصبانی کنند، لذت خواهند برد. بنابراین، کلاسیک ترین و کارآمدترین کاری که می توانید انجام دهید این است که به افراد منفی پاسخ ندهید و به زندگی خود ادامه دهید.
همچنین بخوانید: اگر توسط افراد منفی احاطه شده اید این 5 نکته را به خاطر بسپارید
چگونه از پاسخگویی به افراد منفی خودداری کنیم؟
1. برای چیزهای منفی آن ها یک خریدار نباشید
یکی از اولین کارهایی که می توانید برای جلوگیری از ورود افراد منفی نگر انجام دهید این است که هرگز به لفاظی های آنها نپردازید. مهم نیست که آنها چه می گویند، به خود اجازه ندهید که تحت تأثیر قرار بگیرید. در حال حاضر، گفتن این کار آسان تر از انجام آن است، همانطور که در مورد بسیاری از کارها هم همینطور است. و برای اینکه یاد بگیرید چگونه این کار را انجام دهید، باید درک کنید که چه نوع تفکر منفی وجود دارد که ممکن است با آن برخورد کنید. مطمئناً همه افراد منفی باف به روش های مختلف عمل خواهند کرد. اما دو حوزه اصلی وجود دارد که یک نفر میتواند آن افکار منفی را در خود جای دهد.
یا منفی گرایی است که به سمت شما هدایت می شود یا نوعی منفی گرایی است که باعث می شود نسبت به طرف مقابل احساس ترحم کنید. در مورد اول، ممکن است به شما گفته شود که هرگز به چیزی نمی رسید یا نمی توانید پروژه خاصی را به پایان برسانید. بنابراین باید فاصله عاطفی خود را حفظ کنید و اجازه ندهید احساساتی شدن و عصبانیت شما را تحت الشعاع قرار دهد.
مهم نیست چقدر بخواهید از خود دفاع کنید، ارزشش را ندارد. در نهایت با کسی بحث خواهید کرد که علاقه ای به استدلال منطقی ندارد. در مورد دوم هم اینگونه است که آنها به طور کلی منفی هستند، تقریباً تا حدی که باعث ترحم می شوند. آنها ممکن است ناله کنند و بگویند که هرگز نمی توانند کار خود را به پایان برسانند یا اینکه همیشه همه چیز برای آنها بد تمام می شود. حالا اگر می توانید همیشه باید مردم را آرام کنید و این درست است. اما متقاعد کردن آنها که باید مثبت تر باشند، فایده ای ندارد، زیرا هرگز به آن گوش نمی دهند.
2. بر شادی درونی خود تمرکز کنید
اگر به خودتان اجازه دهید که توسط منفی بافی احاطه شوید، در نهایت روی شما اثر می گذارد. و شاید شما سعی می کنید آنچه را که درست است انجام دهید و فقط به کسی که نیاز دارد کمک کنید. اما باید به خاطر داشته باشید که هیچ مسئولیتی در قبال دیگران ندارید مگر اینکه آنها فرزندان و خانواده شما باشند. شما حتی مسئول رفاه نزدیکان و دوستان خود نیستید. شما باید سعی کنید به آنها کمک کنید، اما اگر آنها از این کمک امتناع کردند، دیگر نمی توانید کار زیادی برای آنها انجام دهید.
و عملاً هیچ وظیفه ای در قبال تلاش برای کمک به آشنایان، همکاران یا غریبه ها ندارید. البته، شما باید خوب باشید، و مطمئناً، خوب است که اگر می توانید سعی کنید به دیگران کمک کنید. اما باید به یاد داشته باشید که بزرگترین وظیفه را در قبال خوشبختی خود دارید. بنابراین، اگر با یک فرد منفی روبهرو هستید، روی شادی درونی خود تمرکز کنید.
شادی درونی، همانطور که از نامش پیداست، از درون می آید. این مبتنی بر عدم نیاز به کسی است که به شما احساس ارزشمندی یا خوشحالی بدهد. و شما می توانید از طریق مدیتیشن، ذهن آگاهی، مراقبت از خود و حتی شروع سرگرمی های جدید به آن برسید. علاوه بر این، هر چه شادتر باشید، کمتر با افرادی درگیر خواهید شد که ممکن است این احساسات مثبت را از بین ببرند.
3. تعیین حد و مرز
چه عاشقانه و چه افلاطونی، مرزها در هر رابطه ای ضروری هستند. به این ترتیب، میتوانید بدون اینکه مدام به کسی یادآوری کنید که چگونه رفتار کند، شما را تحریک نکند، چه کاری انجام بدهد و ندهد، روابط سالمی داشته باشید. اما مرزها یک نقش مهم دیگر نیز دارند. و این نقش بزرگ برای این است که به شما بفهماند که حق دارید در هر رابطه ای احساس امنیت و شادی کنید.
به علاوه، وقتی کسی به این مرزها احترام نمی گذارد، همیشه می توانید اقدام کنید و از آنها فاصله بگیرید. مرزها فقط مجموعه ای از قوانین هستند که مردم می خواهند دیگران به آنها احترام بگذارند. تا زمانی که شما ارتباط برقرار می کنید، باید به آنها احترام گذاشت. شما مرزهایی دارید و با دیگران ارتباط برقرار می کنید، و در صورتی که مرزهای شما کمی افراطی باشد، دیگران می توانند در مورد آنها با شما صحبت کنند نه اینکه آن ها را زیر پا بگذارند.
و اگر کسی آنها را بشکند، این نشانه دوری شما از آنهاست. بنابراین، به افراد منفی زندگی خود بگویید که علاقه ای به شنیدن افکار منفی آنها ندارید. و اگر آنها امتناع کردند، این یک نشانه برای شماست که احتمالاً دیگر نباید آن شخص را در زندگی خود داشته باشید.
آخرین ایده ها در مورد اینکه چرا و چگونه از پاسخگویی به افراد منفی خودداری کنیم
در هر صورت، افراد منفی همیشه وجود خواهند داشت و مهم نیست که چقدر نمی خواهید در زندگی خود با آن ها برخورد نداشته باشید. برخی افراد آسیب دیده یا گمشده هستند که واقعاً معتقدند زندگی ارزش زیستن ندارد. اما برخی از افراد منفی نگر می خواهند دیگران رنج ببرند. در هر صورت، بهتر است به افراد منفی پاسخ ندهید.
به این ترتیب، شادی خود را حفظ خواهید کرد و در عین حال اطمینان حاصل خواهید کرد که باورهای سمی آنها را تغذیه نمی کنید. گاهی اوقات زمانی که مثلاً شخصی در مورد شما بد می گوید، ساکت ماندن سخت است. اما حتی در این صورت، سعی کنید منفی بودن آنها را نخرید. از این گذشته، مهم نیست که آنها در مورد شما چه اعتقادی دارند. و پاسخ دادن به این افراد، نفس و ایگوی آنها را تغذیه می کند. همچنین باید مطمئن شوید که به جای پرداختن به مسائل آنها، بر خود و شادی درونی خود تمرکز کرده اید.
حتی اگر آنها در حال مبارزه هستند، مسئولیت آنها بر عهده شما نیست. قبل از هر چیز باید مراقب خودتان باشید. در نهایت، شما باید برخی از مرزها را اعمال کنید. اگر آنها شکسته شوند، می دانید که باید از آن شخص فاصله بگیرید، زیرا این افراد به احتمال زیاد هرگز به شما و رفاه شما احترام نمی گذارند.