نگران شکست هایت نباش و از آن ها یاد بگیر!
در حقیقت، ما جامعه ای موفقیت محور هستیم، اینطور نیست؟ به نظر می رسد جامعه میزان موفقیت یک فرد را بر اساس تعدادی از عوامل سطحی قضاوت می کند: درآمد، ماشین، خانه، حرفه و غیره. یکی از آخرین چیزهایی که هر یک از ما می خواهیم مورد توجه قرار گیرد شکست است، درست است؟ تنها کلمه شکست به خودی خود، یک جریان منفی از احساسات را در ما ایجاد میکند. به هر حال، طبق جامعه مدرن، زدن برچسبی با عنوان "شکست" به افراد، یکی از شدیدترین انتقادها به ارزشهای شخصی او است.
سعی کنید و ببینید که آیا یکی از این نامها را می شناسید: آبراهام لینکلن، توماس ادیسون، وینستون چرچیل، استیون اسپیلبرگ و آلبرت انیشتین... هنری فورد را چطور؟ هیچ کس نمی تواند استدلال کند که اینها برخی از بهترین و باهوش ترین ذهن هایی هستند که تا به حال وجود داشتهاند و همه آنها کمک های بزرگی به جامعه کردهاند. هیچ کس، هرگز کلمه شکست یا شکست خورده را به هیچ یک از آنها متصل نمیکند. اما این دقیقاً همان چیزی است که آنها در یک دوره زمانی بودند.
شکست یک موضوع واضح و ساده است. برای مثال، آبراهام لینکلن را در نظر بگیرید:
شانزدهمین رئیس جمهور ایالات متحده یعنی آبراهام لینکلن، ممکن است به عنوان بهترین رهبر ایالات متحده، در تاریخ ثبت شود. با این حال، آنچه در کتابهای تاریخ اغلب حذف میشود، تعداد شکستهایی است که لینکلن تجربه کرده بود، از جمله: از دست دادن شغل، شکست در کسبوکار، از دست دادن چندین بار نامزدی (در مجموع هشت بار)، و رد شدنهای متعدد توسط همکاران و مؤسسان. همه اینها قبل از انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور در سال 1860 اتفاق افتاده است. بقیه، چیزهایی هستند که در تاریخ میخوانیم و میشنویم.
داستان لینکلن، به تنهایی برای نشان دادن اینکه چگونه شکست میتواند نیروی محرکهای به سوی موفقیت باشد کافی است. واقعیت این است که بسیاری از درسهای مهم زندگی، از طریق این نوع شکست ها آموخته می شوند.
"نگرانی بزرگ من این نیست که شکست خوردهای، بلکه نگران این هستم که از شکست خود راضی باشی." آبراهام لینکلن
در اینجا 10 درسی که همه ما می توانیم از شکست یاد بگیریم را میخوانید:
1. شکست شخصیت می سازد!
از هر چیزی، از جمله شکست خوردن، درسی می توان گرفت. شاید بزرگترین سود حاصل از شکست، قدرتمند شدن باشد. در مورد آن فکر کنید: اگر زندگی عالی بود و هر تلاشی با موفقیت یکپارچه خاتمه می یافت، چه جور آدمی بودید؟ حقیقت این است که شکست، بیشتر از آنچه که موفقیت میتوانست به ما یاد بدهد، میآموزد و شخصیت ما را میسازد.
2. شکست فرصت ایجاد می کند!
به این فکر کنید: چند بار در زندگی خود در کاری شکست خوردهاید و بواسطه آن شکست، فرصت دیگری را کشف کردهاید؟ شاید این یک رابطه شکست خورده بوده که شما را به سمت یک شخص والاتر و کسی که بیشتر لیاقت شما را داشته، سوق داده است. شاید این شغلی بود که برای شما مناسب نبود و شغل بهتری برای شما به ارمغان آورد. صرف نظر از شرایط شما، شیرینی بعد از آن شکست خیلی بهتر بود، اینطور نیست؟
3. شکست معلمی بزرگ است!
شکست راهی برای نشان دادن نقاط قوت و ضعف شما دارد و در عین حال شما را برای اصلاح آنها تشویق و ترغیب میکند. در هر زمینه ای از زندگی مثل زمینه تحصیلی، کاری، ورزشی، روابط و غیره، شکست اغلب نیروی محرکه موفقیت است. به عنوان مثال، مایکل جردن، مسلماً بزرگترین بسکتبالیست تاریخ، نتوانست تیم بسکتبال دبیرستان خود را تشکیل دهد. وقتی از جردن در مورد شکست های اولیه اش پرسیده شد، گفت:
"من بارها و بارها در زندگی ام شکست خورده ام و به همین دلیل است که موفق می شوم."
4. شکست، شجاعت را القا میکند!
همانطور که تا به حال بطور مشخص دیدهایم، اکثر مردم از شکست می ترسند. بسیاری از ما حاضر نیستیم مسیر نامطمئن را طی کنیم. ما فقط ترجیح می دهیم در همان قایق بمانیم و زیاد آن را تکان ندهیم. بالاخره ما در زندگی خود مسئولیت ها و افرادی داریم که به ما وابسته هستند. به طور خلاصه، شکست نیاز به شجاعت دارد. خواه این شکست پیش بینی شده باشد یا نه، برای عبور از آن باید کمی سختگیرانه عمل کنید و محکم باشید.
5. شکست، استقامت را به ما می آموزد!
زمانی که شکست را تجربه میکنید، خیلی آسان است که فقط از روی آن غلت بزنید، تسلیم شوید. با خودتان بگویید که "فایدهاش چیست؟". برای ادامه حرکت رو به جلو، جرات و اراده لازم است. "جی کی رولینگ"، نویسنده مجموعه بسیار موفق هری پاتر را در نظر بگیرید. رولینگ قبل از پیدا کردن ناشر برای یکی از موفقترین مجموعههای کتاب (و فیلم) تاریخ، در طول پنج سال فقط نامههای رد کتاب خود را دریافت کرده است. با شنیدن آن فقط میتوانیم بگوییم "ای وای".
6. شکست باعث ایجاد خلاقیت میشود!
اگر نیاز، مادر خلق و اختراع کردن است، شکست پدر آن است! هیچ چیز مانند شکست خلاقیت را تحریک نمیکند. هنرمندان و خالقان در همه عرصهها و رشتهها، میدانند که اگر چیزی به نتیجه نرسید، باید از مخزن بزرگ استعداد خلاق خود بهره ببرند تا بتوانند چیزی واقعاً منحصر به فرد را خلق کنند.
۷- شکست هم نیاز به انگیزه دارد!
وینستون چرچیل زمانی گفت: "موفقیت، توانایی شما برای رفتن از یک شکست به شکست دیگر بدون از دست دادن اشتیاق است." موفق ترین افراد آنهایی هستند که تسلیم نشدند. پیدا کردن انگیزه برای باور به خود و ادامه دادن به آن بسیار مهم است.
8. شکست قابل قبول است!
در حالی که شکست یک مفهوم ساده است، پذیرش آن میتواند واقعا دشوار باشد. در دل تجربه شکست، هرگز احساس خوبی وجود ندارد. در واقع، این احساس میتواند کاملاً آزاردهنده باشد. اما فقط به یاد داشته باشید که شکست قابل قبول است و این عدم تلاش کردن است که هرگز قابل قبول نیست. مایکل جردن دوباره میگوید: "من می توانم شکست را بپذیرم، هرکسی در کاری شکست میخورد. اما هرگز نمیتوانم تلاش نکردن را بپذیرم."
9. شکست، کاوش و اکتشاف را تشویق میکند!
استیو جابز میدانست که دنیای حقوقی برای او مناسب نیست. در واقع خیلی چیزها برای او مناسب نبودند. او از کالج، هنجارهای اجتماعی و سرسختی تجار بیزار بود. قبل از تأسیس اپل با استیو وزنیاک، جابز میتوانست به عنوان یک شکست خورده شناخته شود، اما او به این اهمیتی نمیداد. جابز میگوید: "به یاد داشته باشید که در هر صورت قرار است در نهایت بمیریم و این بهترین راهی است که ما میتوانیم بوسیله آن، از دام فکر کردن به اینکه چیزی برای از دست دادن داریم، اجتناب کنم. ما در همه حال برهنه هستیم. و با همه اینها دلیلی برای گوش ندادن به آوای قلبمان وجود ندارد."
پس کاوش و اکتشاف کنید و اجازه ندهید هیچ چیزی، به خصوص ترس از شکست، شما را متوقف کند.
10. شکست، تحمل و تاب آوری را به ما میآموزد!
شکست، در کنار اینکه ما را انسانهای بهتری میکند، تابآوری را هم به ما آموزش میدهد و هم آن را تقویت میکند. بخاطر ایجاد ناراحتی و عدم اطمینان ناشی از یک شکست حماسی، فرد بهتر میتواند هر یک از چالشهای زندگی را که پیش میآیند، تحمل کند. تاب آوری چیزی است که مورد نیاز همه افراد موفق است و برای آموزش تاب آوری و تحمل، هیچ معلمی بهتر از شکست نیست.